گفتگوی هم میهن

متن مرتبط با «فلسفه» در سایت گفتگوی هم میهن نوشته شده است

کتاب «فلسفه‌ای در باب پلیدی» منتشر شد

  • کتاب «فلسفه‌ای در باب پلیدی» منتشر شد کتاب «فلسفه‌ای از پلیدی» اثر اولی لاگرسپیتز توسط انتشارات ریکشن بوکس در سال ۲۰۱۸ منتشر شد.به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «فلسفه‌ای از پلیدی» اثر اولی لاگرسپیتز منتشر شد.پلیدی چیست و معنی پلید یا پاک بودن چیست؟ پلیدی و پاکی اغلب با ایده‌های گناه، دیگر باشی و کنترل اجتماعی مرتبطند، اما با مسئولیت زیستی و در هماهنگی با مح, ...ادامه مطلب

  • علاقه ی خسرو انوشیروان به مطالعه ی فلسفه و ادیان در متون مورخان مسیحی

  • چنان که از اعمال او می توان دریافت [ خسرو ] مردی محتاط ، خردمند ، کوشا و غیرتمند بود و در سراسر دوران زندگی خویش به آموختن فلسفه پرداخت . چنان که گفته اند ، او دوست دارد گردآوردن کتاب ها درباره ی ادیان مختلف بود . وی آن کتاب ها را می خواند و درباره ی همه ی آنها می اندیشید تا مطالب آن کتاب ها را بدان,علاقه,خسرو,انوشیروان,مطالعه,فلسفه,ادیان,متون,مورخان,مسیحی ...ادامه مطلب

  • اساسنامه تالار فلسفه و منطق

  • اساسنامه تالار فلسفه و منطق بسم الله الرحمن الرحیم 1- توهین و بی احترامی به ادیان، متدینین یا معتقدین به وجود خدا (و بالعکس) ممنوع هست. 2- از هر گونه اهانت به کاربران و یا استفاده از الفاظ تشنج زا پرهیز کنید. پست هایی که مخاطب خود را بی سواد، نادان، داعشی ... خطاب کرده و یا شیوه گفتگوی وی را مسخره، احمقانه، دن کیشوت وار و ... بنامند به جای ویرایش جزيی، حذف خواهند شد.3- مطالبی که خلاف قوانین تشخیص داده شوند، پاک شده و ارسال مجدد آن ها تنها در صورت منطبق ساختن با قوانین مجاز است، در غیر اینصورت کاربر مشمول دریافت کارت اخطار خواهد بود. 4- امکان درخواست دریافت متن مطالب حذف شده از طریق پیام خصوصی وجود دارد. 5- از تعمیم مباحث فلسفی و منطقی به بحث های سیاسی و دینی خارج از حیطه ی فلسفی و منطقی پرهیز کنید. 6- از طرح مسائل پراکنده و انحراف بحث تاپیک خودداری کنید و برای موضوعات جدید، جستار تازه ای ایجاد نمائید. 7- مباحث متافیزیکی و عرفانی مانند جن، رویا، پرواز روح، مطالعه خواب و .... را صرفاً در بخش متافیزیک مطرح کنید و از طرح آن ها در بخش اصلی تالار فلسفه خودداری کنید. 8- طرح مباحثی تحت عنوان منطق و طرز اندیشیدن نوین در جستارهای دیگر ممنوع هست، صرفاً می توان آنها را در جستاری جدید نقد و بررسی کرد..............این قواعد از این لحظه اجرایی خواهند بود. قوانین هم میهنThis entry passed through the Full-Text RSS service - if this is your content and you're reading it on someone else's site, please read the FAQ at fivefilters.org/content-only/faq.php#publishers.Recommended article from FiveFilters.org: Most Labour MPs in the UK Are Revolting., ...ادامه مطلب

  • مغالطۀ مساوی دانستن "فلسفه" و "تعقل و استدلال"

  • «تعقل» در عرف اهل نظر به معنای بکارگیری عقل،خردورزی،و استفاده از نیروی عقل«استدلال»به معنای دلیل جستن و دلیل آوردن بر مطلب و مسئله و موضوعی است.«فلسفه»به معنای نظام خاص فکری و دستگاه ویژۀ شناختی است. بنابراین سه مفهوم مذکور،به ترتیب از عام به سوی خاص می رود. چون تعقل اعم است از استدلال،و استدلال اعّم است از فلسفه....پس روشن می گردد نفی فلسفه به طور عام،یا نفی فلسفه ای خاص،مستلزم نفی استدلال نیست،چنانکه نفی استدلال نیز نفی مطلق تعقل نیست.(نفی خاص مستلزم نفی عام نیست.به سخن دیگر، اگر مکتبی بگوید در فهم فلام موضوع نیازی به فلسفه نیست،یا از راه فسفه نباید رفت،یا ضرورتی ندارد که از راه فلسفه برویم،معنای این سخن انکار استدلال نیست تا چه رسد انکار تعقل و بکارگیری نیروی عقل)1 ***** ...دو مغالطه ویرانگر در علم و فرهنگ :1-«عقل» را به معنای «فلسفه» گرفتن(تعقل یعنی تفلسف)2-«عقل» را در برابر «وحی» قرار دادن(تعارض عقل و وحی)در صورتی که این هردو مطلب غلط است،نه عقل به معنای فلسفه و نه عقل گرایی مساوی با تفلسف است؛ و نه«عقل» و «وحی» در برابر هم قرار دارند. آنچه در برابر هم قرار می گیرد،«فلسفه های بشری و پر از نقض و اشکال« و «وحی لاریبی» است ، نه «عقل» و «وحی» .2 *****مشکل فسفه و فیلسوفان –به طور کلی و اساسی- مطلق کردن«عقل» است و مشکل عرفان و عارفان،مطلق کردن «کشف» . و چون عقل و کشف را مطلق می کنند،دست به «تاویل» می زنند. در حالی که واقعیت این است که نه عقل مطلق است و نه کشف؛ اگر عقل یا کشف مطلق بود،باید در معارف پیروان عقل یا تابعان کشف اختلافی وجود نداشت،زیرا در مطلق اختلافی نیست. آری عقل،نه عقل مطلق است و نه کشف،فقط «وحی» مطلق است،از اینرو در آن اختلاف نیست.و خود قرآن می فرماید: « و لو کان من عند غیرالله،لوجدوا فیه اختلافا کثیرا» سورۀ نساء آیه83كه اگر از ناحيه غير خدا بود اختلافات فراواني در آن مي‏يافتند.از نزد غیرخدا بودن،یعنی از راه فلسفه و عرفان بشری،زیرا برای معرفت حقایق معارف جز این دوراه-پس از راه وحی-راه سومی وجود ندارد. 3 ***** ...و اگر کسی بگوید،عقل یعنی فلسفه،و تعقل یعنی تَفَلسُف(آنهم با مطالبی که به قول خواجه نصیرطوسی«عقلی – وهمی» و به قول میرفندرسکی«خطابردار»است)،باید کوس جهل او را بر بام جهان کوفت!! اینهمه متفکران،در زمینه های مختلف،در تاریخ بشر،مخترعان،هن, ...ادامه مطلب

  • مغالطۀ مساوی دانستن "حکمت" با "فلسفه" و "حکیم" با "فیلسوف

  • مغالطۀ مساوی دانستن "حکمت" با "فلسفه" و "حکیم" با "فیلسوف لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۱۶۴﴾ آل عمران خداوند بر مؤ منان منت نهاد ( نعمت بزرگي بخشيد) هنگامي كه در ميان آنها، پيامبري از جنس خودشان برانگيخت؛ كه آيات او را بر آنها بخواند، و كتاب و حكمت به آنها بياموزد؛ اگر چه پيش از آن، در گمراهي آشكار بودند. دربرخی از کتب و مقالاتی که در موضوع فلسفۀ اسلامیزه شده نگاشته شده، فلسفه مترادف با حکمت، و از فیلسوف با عنوان حکیم نام برده شده است. اینگونه اظهارات تاچه حد منطبق با حقیقت و ادبیات دینی-قرآنی است؟ در نادرستی به کار بردن این گونه تعبیرات(فلسفه=حکمت) باید دانست که علاوه بر هم معنی نبودن از نظر لفطی و مفهومی، مقولاتی که فلاسفه در جهان اسلام از آن بحث کرده اند ،مقولاتی وارداتی و مربوط به قرن ها پیش از ظهور اسلام است که فلاسفه و عرفای مسلمان(در مفهوم اصطلاحی)،دربارۀ این مقولات و نسبتشان با آیات و روایات دینی برخوردی تحمیلی و تطبیقی ،در پیش گرفتند. در قرآن دست كم 4 آيه نص است بر اين كه خداوند بر پيامبران حكمت «نازل كرده است» و دست كم در 6 آيه نصّ شده است كه پيامبران از آن جمله رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) به مردم حكمت ياد مى دادند. اگر فلسفه به معنای حکمت است و مقولات مورد بحث فلاسفه (که فلاسفه مسلمان ازغیرمسلمانان اقتباس کردند) حکیمانه بود،قطعا به طور صریح و روشن در ایات و احادیث می آمد و نیازی به تطبیق و تاویل این مقولات با نصوص دینی نبود. و حتما پیامبر که مأمور به تعلیم حکمت بودند،مقولات وام گرفتۀ شدۀ فلاسفه مسلمان از بیگانگان را به مردم تعلیم می داد. همچنین باید این نکته مهم عنوان شود؛که آن حکمتی که در قرآن از آن اسم برده شده و بر پیامبر(ص) نازل شده به معنای علم استوار و دارای استوار بالذات است، و هیچ خطا و اشتباه و اختلافی در آن نمی تواند پیدا شود. به عبارتی دیگر محال است در آن اختلاف و تضادی باشد ، در حالی که می دانیم در میان فلاسفه و عرفای اصطلاحی مکاتب گوناگون فلسفی و نحله های مختلف صوفی- عرفانی پدید آمده که هر مکتب فلسفی و مشرب عرفانی،مفاهیم و آراء دیگر مکاتب را قبول, ...ادامه مطلب

  • روشهای استدلال در علوم انسانی(صرفاً فلسفه و منطق)

  •  تاريخ عضويت: Jan 2013جنسیت: کشور: وضعیت تاهل: مجرد محل سكونت: کویر ارسالها: 2,193 سپاس هاي ايشان از ديگران: 4,963 سپاس های دیگران از ایشان : 4,322 Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جایگاه زبان در فلسفه

  • تعریف زبان(تعین زبان، تحدید زبان، تشخیص و مشخص کردن واژه ای که می خواهیم در باره ی آن صحبت کنیم. مشخص کردن دایره و وسعت چیز هایی که "زبان" به آن اشاره می کند و ...)=======================می خواهیم ببینیم زبان را به چه چیزی باید اطلاق کنیم. (تعریف زبان)1. ابتدا فرض کنید یک نفر لال است و قدرت تکلم با حنجره و تارهای صوتی و لب و دهان را ندارد.شما با این فرد صحبت می کنید و او متوجه می شود و در پاسخ او هم با همان زبان الکن خودش یک جور با آواهای خاص منظورش را به شما می رساند و شما هم متوجه می شوید.آیا اینجا ارتباط برقرار شده یا نه؟آیا اینجا گفتگو صورت گرفته یا نه؟آیا اینجا انتقال مفاهیم و معانی (از ذهن ایشان به ذهن شما) صورت گرفته یا نه؟2. حالا همین انجمن اینترنتی خودمان را تصور کنید.الان من اینجا تایپ می کنم و شما آنجا.ممکن است یک نفر پشت این سیستم اصلا نه حنجره داشته باشد و نه گوش.اصلا یک نفر ممکن است پشت سیستم نشسته باشد که به صورت مادرزاد مثل استیون هاوکینگ باشد!آیا اینجا انتقال مفاهیم و معانی صورت می گیرد یا نه؟ آیا گفتگو و ارتباط داریم یا نه؟3. مثال سوم. پانتومیم.در پانتومیم هم یک سری مفاهیم و حرف ها با اشارات تن منتقل می شود.یا مثلا حرف های نگفته ای که با حرکات چشم انجام می شود! یک نگاه عاشقانه معشوق مفاهیم عمیقی به عاشق منتقل می کند که اصلا بعضی وقت ها واژه هایی برایش در نظر گرفته نشده...یا دیگر مثال اعظم!!! : نگاه مادرشوهر! گاها دیده شده در مجالس فامیلی مادرشوهری و عروسی یک نگاه تقریبا مهربانانه!!! در چشم هم انداخته اند و از همان نگاه سالها کتاب ها نوشته شده ....حالا باید دوباره برگردیم ببینیم منظور ما از زبان چیست؟آیا منظور ما از زبان و سخن و گفتگو... تنها بسامدی صوتی ناشی از حرکات امواج هوا است؟؟؟؟پس در این صورت این نوشته های ما اینجا آیا حکم گفتگو و مکالمه را ندارد؟یا آیا هر انتقال پیام ارادی ای می شود زبان؟در این صورت باید نگاه مادر شوهر، خواهر شوهر که به خوبی معانی مورد نظر را به قلب عروس منتقل می سازد را هم "زبان" و "مکالمه" و "سخن" و "گفتگو" تلقی کنیم!حالا با این توصیفات برویم سراغ کودک.اول اینکه کودک پیش از یاد گرفتن ماما و بابا با جهان تعامل دارد!با گریه های ارادی با تکان دادن دست و پا و سر و ... منظورش را به خوبی می رساند...(یک موضوع جالب اینجا وجود دار, ...ادامه مطلب

  • معنی واقعی فلسفه و منطق از دیدگاه یک انگلیسی

  • 55 دقيقه پيش   #1 (لینک نوشته) شمع جمع    تاريخ عضويت: Mar 2016 جنسیت: کشور: وضعیت تاهل: متاهل محل سكونت: جنگلهای تاریک اصفهان ارسالها: 59 سپاس هاي ايشان از ديگران: 23 سپاس های دیگران از ایشان : 30 معنی واقعی فلسفه و منطق از دیدگاه یک انگلیسی معنی واقعی فلسفه و منطق از دیدگاه یک انگلیسی یک روز یک انگلیسی رفته بود نزدیک یک کتابخانه دید که یک نفر چند کتاب خرید کرده و دارد می رود. پرسید:این کتابها چیستندانگلیسی دومی: اینها فلسفه و منطق هستنداولی: فلسفه و منطق یعنی چی؟انگلیسی دومی: آهههههان بزار دوتا مثال براتون بزنم که متوجه بشین. آیا شما در خانه آکواریوم دارین؟اولی : بله داریمانگلیسی دومی: اگر یک روز به ماهیها غذا ندهید چه میشود؟اولی: گشنشون میشهانگلیسی دومی: اگر دو روز به ماهیها غذا ندهید چه میشود؟اولی: گشنه ترشون میشهانگلیسی دومی: اگر سه روز به ماهیها غذا ندهید چه میشود؟اولی: گشنه گشنه گشنه ترشون میشهانگلیسی دومی: اگر یک ماه به ماهیها غذا ندهید چه میشود؟اولی خوب میمیرند.انگلیسی دومی: حالا مثال دوم. شما متاهلید.اولی: بله.انگلیسی دومی: اگر خانم شما یک روز خانه نیاید چه فکری می کنیاولی: فکر می کنم رفته خونه باباشانگلیسی دومی: اگر خانم شما دو روز خانه نیاید چه فکری می کنیاولی: فکر می کنم رفته خونه خاله اشانگلیسی دومی: اگر خانم شما سه روز خانه نیاید چه فکری می کنیاولی: فکر می کنم رفته خونه داییش.انگلیسی دومی: اگر خانم شما یک ماه خانه نیاید چه فکری می کنیاولی: آهههان اون وقت فکر می کنم خانمم خرابه.انگلیسی دومی: ببین فلسفه و منطق یعنی همین.اولی خوشحال میشه و میره چند تا کتاب فلسفه و منطق می خره و میاد بیرون . تا میاد بیرون یه انگلیسیه دیگه ازش میپرسه که این کتابا چیه. اولی میگه فلسفه و منطق. دوباره میپرسه اینا یعنی چی. اولیه میگه آههههههههههههان بزار برات دوتا مثال بزنم که خوب متوجه بشیاولی: شما در خانه آکواریوم داری؟انگلیسی سومی: بله داریمانگلیسی اولی: خوب پر برو که زنت خرابه! __________________===================سلام. من برنامه نویس هستم.سوالی داشتین در خدمتم.===================   Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • کتاب «فلسفه‌ی فرهنگ»

  • آیا نظریه‌ی نوسازی فرهنگ ایران در رسانه‌ی (Media) «ادراکات اعتباری» امکان‌پذیر است؟ آیا می‌توان تناظری میان فلسفه‌ی ذهن و فلسفه‌ی زبان در اصطلاح امروزی با فلسفه‌ی ادراکات اعتباری ایجاد کرد؟ و نیز فلسفه‌ی معنا (Semantics) را که متضایف با عین و ذهن ایرانی- جهانی شده باشد، از طریق ادراکات اعتباری مدل‌سازی نمود؟ علامه برای آنکه یک فلسفه‌ی فرهنگی برای تأسیس جامعه (Society) و شهر(Polis) و مدنیت مبتنی بر مبانی فلسفی ارائه دهد به ادراک‌شناسی اونتولوژیکی شده و بر حسب الهام از استاد خود مرحوم محمد حسین اصفهانی (درایة الاصول فی الکفایة الاصول) به تمایزگذاری ادراک پرداخته است. او معتقد است علم که خود یکی از اعتبارات است به اتکای (وحدتِ منِ ترکیبی» بدنی- مثالی جسمانیة‌الحدوث روحانیة‌البقاء، از علم حضوری به علم حصولی (مفهومی) گذر می‌کند. انسان به اعتبار کاشفیت عالمانه، با قوای فعاله‌ی خودش و نیز جهان برای رفع نیازهای خود وارد تعاملات می‌شود و بدین طریق زیست جهان برقرار می‌گردد. آنچه در فلسفه‌ی ذهن علامه اهمیت دارد این است که در واقع انسان با اعتبار زبان و عاملیت نفس (Self) از طریق گزاره‌های خبری (ادراکات حقیقی) و گزاره‌های انشایی (ادراکات اعتباری)، تناظر ذهن (درون) و عین (برون) را تقرر و تعادل می‌بخشد. گزاره‌های خبری که از هستِ هستنده‌ها و روابط میان آنها گزارش‌گری و جهان را «تعبیر» می‌کنند، با مفاهیم سروکار دارند. اما گزاره‌های انشایی بیان‌گر رابطه‌ی عاملیت کنش‌گرانه‌ی انسان‌ها برای اجرای اوامر و نواهی افعال متقابل‌اند و به خواسته‌ها و ناخواسته‌های انگیزه‌ساز برای «تغییر» جهان اشاره دارند. در توضیح و توصیف مدرن این وضع می‌توان از مقوله Phronesisگادامر الهام گرفت.من مبانی تشریحی و تحلیلی مصلح را برای طرح مسئله و مبناسازی، بدیهی می‌گیرم، فقط یادآور می‌شوم که تعمیق این بحث بدون رجوع به شهود مدرن در شهود مقولاتی هوسرل، شهود ریاضی گودل، شهود منطقی براورو نیز شهود زیستی برگسونی سرانجام‌پذیر نیست. از طرف دیگر نمی‌توان از نورافکنی افعال گفتاری جان سرل و نظرات آستین و فیلسوفان ذهن در حوزه‌ی فلسفه‌ی تحلیلی بر این بحث غفلت کرد.مصلح سه گانه‌ی کیفیت پیدایش فرهنگ، چگونگی تکثر فرهنگی و نقد فرهنگ را مطرح می‌کند. این طبقه‌بندی باید بتواند دو افق فکری ادراکات اعتباری و فلسفه‌ی فرهنگ را امتزاج دهد, ...ادامه مطلب

  • زبان پارسی و فلسفه!

  • زبان پارسی و فلسفه! دروداز دیرباز تا همین اواخر بیشتر فلاسفه ی ایرانی به زبان عربی می نگاشتند و تمام کتاب ها و نسک هایشان را به زبان عربی است. تمام آثار فلسفی ابن سینا و فارابی و ملاصدرا به زبان عربی است و این رسم تا زمان علامه طباطبایی هم ادامه یافت و ایشان هم بیشتر نوشته هایشان را به زبان عربی می نگاشتند.شاید بشود گفت تازه این چند سال اخیر است که فلاسفه ی ایرانی زبان مادریشان را به زبان عربی ترجیح داده اند و شروع به نگاشتن مقالات و دست نوشته های فلسفی به زبان پارسی کرده اند. اما در این میان با مشکلات عدیده ای روبرو شده اند . یکی از آنها انتقال مفاهیم فلسفی با استفاده از واژگان پارسی است. بیشتر فلاسفه این مشکل را در زبان پارسی می بینند و می گویند زبان پارسی زبانی نیست که ظرفیت مفاهیم عمیق فلسفی را داشته باشد. اما در این میان عده ای هم چون دکتر محمد ضیمران معتقدند که مشکل از زبان پارسی نیست مشکل از سواد و دانش ِ کم ما در پارسی است.بنده خودم بارها و بارها در ترجمه ی یک متن فلسفی به پارسی با سختی های فراوانی روبرو شده ام و علیرغم تلاش بی اندازه باز هم نتوانستم آنچه را که در متن اصلی دریافته بودم به زبان پارسی بیان دارم.اگر مشکل از زبان پارسی است چگونه می توان ظرفیت زبان پارسی را افزایش داد؟ اگر مشکل از سواد ادبی است چگونه می توان این سواد را کسب کرد؟This entry passed through the Full-Text RSS service - if this is your content and you're reading it on someone else's site, please read the FAQ at fivefilters.org/content-only/faq.php#publishers., ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها