حاجی گرینف ها در سیاست/تسبیح درشت و آزادی خواهی!

ساخت وبلاگ
حاجی گرینف ها در سیاست/تسبیح درشت و آزادی خواهی!
نکته مهم این است که با "اسلام بدون روحانیت" می توان مقابله کرد اما به سختی مقابل "روحانیت بدون اسلام" می توان ایستاد؛ مگر پرده ها بیافتد. تنها یک راه باقی است؛ روشنگری و روشنگری. نسبت روشنگری و این جریان، نسبت جن و بسم الله است.

از دولت تا مجلس؛ یک به یک طبقه جدیدی از مدیران تکنوکرات روی کار می آیند.

دنبال حزب نباشید. کارگزاران سازندگی را نباید یک حزب سیاسی دید. کارگزاران سازندگی یک تیپ سیاسی است. یک لژ مدیریتی است. یک سبک زندگی فردی - اجتماعی است. هم میان چپ ها هستند و هم لا به لای راست ها و هم مذهبی ها و هم لائیک ها.

قدرت کارگزاران مانا و ماندگار است. این جریان تنها قدرتی است که از ابتدای انقلاب تا امروز ظهور و بروز داشته است. قدرت این جریان در پیوند ریش و تسبیح و اشرافی گری است؛ پیوند بازار میوه و تره بار و اقتصاد بازار است؛ پیوند آزادی و جامعه کنترلی است. توان پر زور در ساخت اسلام امپریالیستی و سرمایه داری است. این جریان توانایی دارد مبارزه را با عافیت اندیشی و استقلال خواهی را با آمریکایی شدن تلفیق دهد. فقه متجدد و عرفی گرائی دینی و اسلام کاریکاتورگونه رحمانی، ابزار فکر و روش زیست ماندگار این جریان است.

کارگزاران را باید شناخت. تیپ مدیریتی کارگزارن نگاه متفاوتی به قدرت و انقلاب است. این تیپ سیاسی همه انگاره های سیاسی را از حیث ملاحظات فردی می بیند. این مهمترین متغیر موثر بر این جریان سیاسی است.
تبارشناسی تکنوکرات ها را نباید تنها در شعارهایشان دید و نه حتا در عمل سیاسی شان. رفتارشناسی تکنوکرات ها را باید در زندگی فردی شان دنبال کرد. سبک زندگی این جریان رفاه طلبی فردی است و سبک زیست سیاسی این نحله نعل به نعل زندگی فردی شان رقم می خورد. انتظار شعار صادقانه، چه آزادی و چه عدالتخواهی انتظار شیردوشی از شیر نر است.

شعارهای ارزشی برای این جریان تا اندازه ای قابل احترام است که به محدودیت قدرت و کاهش لذت رفاهی و حیثیت اجتماعی آنها منتج نشود. باید دقت شود که این نگاه ناشی از سبک زندگی است نه اعتقاد سیاسی.

ناشی از تربیت اخلاقی است نه معرفت اندیشی اجتماعی. تاکید می شود ملجا این جریان خاص، تنها دولت نیست. کارگزاران می تواند سرنوشت بسیاری از مردان جمهوری اسلامی باشد. کارگزاران جمع رفاه طلبی و انقلابی گری است. مصلحت اندیشی از جنس کارگزاران، رمز ممات و تداوم زیست این جریان است. چپ ها بروند و راست ها بیایند و آن بمیرد و این زنده شود، کارگزاران در قدرتند. در هر دوره ای اگر در قدرت سیاسی هم نبودند، اما قدرت اقتصادی و اجتماعی داشتند.

این جریان تنها عوام فریب نیست. خواص فریب، روشنفکر فریب، روحانی فریب و مذهبی فریب و غیره فریب است.

میان ایثارگران می رود و از حجاب می گوید و ساعتی بعد میان دانشگاهیان می رود گشت ارشاد را به خاک می کشد. هم مذهبی پای منبرش تکبیر می فرستند و هم لوطی پای بساطش سوت می زند و هم اباحه گرها کل می کشند و هم روشنفکرها دست می زنند.

کارگزاران جریان وابسته نیست. پول نمی گیرد. فتنه نمی کند. نه با سورس ارتباط دارد و نه با پهلوی ها و لندن نشین ها. این جریان قدرتش در تغییر رنگ است. برگ برنده اش در سازگاری است. همت عالی اش در مماشات است. توان این جریان در نفوذ است.

این جریان خطر سیاسی ندارد. اهل کودتا نیست. نمی تواند قدرت را در سطوح عالی جابجا کند و نمی کند. خطر این جریان در تغییر ذائقه جامعه است. تغییر مزاج سیاسی و اجتماعی و دینی و غیره. مصلحت اندیشی سیاسی در این مدل رنگ می گیرد. تاویلات دینی رخ نشان می دهد. اقتصاد سرمایه داری بی بدیل می شود.

کارگزاران سرنوشت بسیاری از مردان جمهوری اسلامی است که سبک زندگی فردی شان با سبک زندگی انقلاب همراه نیست. روزگاری شعار مرگ بر آمریکا با رفاه طلبی و شکم پرستی جمع نمی شد اما امروز به مدد و نفس و هنر کارگزارانی ها جمع شد. کارگزاران تبلور راستین مردان شکم گنده با تسبیح دانه درشت است. تبلور راستین سرمایه دار دائم الوضو است.

گفتگوی هم میهن...
ما را در سایت گفتگوی هم میهن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان fhammihan بازدید : 128 تاريخ : شنبه 13 خرداد 1396 ساعت: 3:44