در انقلابمان بزرگانی داشتیم که در ازمونی پیروز شدن که زبیر سیف الاسلام سقوط کرد......

ساخت وبلاگ
در انقلابمان بزرگانی داشتیم که در ازمونی پیروز شدن که زبیر سیف الاسلام سقوط کرد......
تاریخ انقلاب روایت‌هایی از دادگاههایی که فرزند گرفتار تیغ عدالت پدر شده است را به دست می دهد. از ماجرای حکمی که آیت الله محمدی گیلانی برای فرزندانشان به دست می دهد تا لو دادن محل اختفای رشید حسنی توسط امام جمعه ارومیه و نهایتا اعدام او.

مجله مهر: هنوز هم می توان رگه هایی از برخوردهای اوایل انقلاب پدران با فرزندان ناخلف را یافت. بیانیه ای که آیت الله خزعلی سه سال پیش در اعلام برائت از رفتار و کردار فرزندش مهدی منتشر کرد، ریشه در همان اعتقادی داشت که زمانی، از دل آن اعتقاد برخوردهای آیت الله جنتی، آیت الله حسنی، آیت الله محمدی گیلانی با فرزندان گمراه شده شان جوشیده بود.

زیرکی امام در ماجرای طالقانی

مجتبی طالقانی، دو سال پس از آنکه با پدر هیچ تماسی نداشت، در نامه ای مشهور به پدرش آیت الله سید محمود طالقانی دلایل خروجش از دایره اسلام و تغییر در خط فکر سیاسی و مذهبی اش را شرح داد. او در ای نامه با بیان اینکه «مذهب به هیچ وجه و واقعاً به هیچ وجه نمی‌توانست کوچک‌ترین مسأله سیاسی استراتژیک و ایدئولوژیک مرا حل کند» نوشته بود: «من قبلاً فکر می کردم که روشنفکران مبارز می توانند این رژیم را از میان بردارند ، ولی اکنون باور کردم که باید به طبقه کارگر روی آوریم ... برای سازماندهی طبقه کارگر باید اسلام را کنار بگذاریم...» در آن مقطع اعضای کادر رهبری سازمان مجاهدین خلق برای آن که جریان مذهبی و انقلابی را در قبال خود دچار انفعال کنند، متن نامه مجتبی طالقانی خطاب به پدرش را منتشر و القا کردند جاذبه مارکسیسم تا حدی است که فرزند یک روحانی مشهور انقلابی را نیز به خود جلب کرده و این فرزند راه خود را از پدر جدا کرده است. 23 فروردین سال 1358 اما، مجتبی طالقانی به خاطر ارتباطش با مارکسیست دستگیر می شود. محمدرضا فرزند دیگر آیت الله طالقانی که برای پیگری ماجرا به مرکز سپاه پاسداران رفته بود اتومبیل برادرش را در محوطه همان مرکز می بیند، آیت الله بعد از شنیدن شرح ماجرایی که بر فرزندانش رفته و دانستن اینکه بازداشت کنندگان به علت ارتباط مجتبی با شاخه مارکسیست سازمان مجاهدین خلق سفری قهرگونه به خارج از تهران در پیش می گیرد. کادر رهبری سازمان مجاهدین که تا پیش از آن، نامه فرزند به پدر را با سر و صدا منتشر کردند، حالا با دستگیری مجتبی طالقانی، سعی کردند این اقدام را در راستای توهین به آیت الله جلوه دهند. سازمان مجاهدین خلق بار دیگر تلاش کرد از این آب گل آلوده ماهی خود را بگیرد و با بزرگ کردن ماجرای سفر آیت الله طالقانی به بیرون از تهران، طی اعلامیه ای اعلام کرد نیروهای نظامی خود را در اختیار ایت الله طالقانی می گذارد! آیت الله طالقانی به این پیام اعتنایی نکرد.

آیت الله محمدرضا مهدوی کنی، سرپرست وقت کمیته های انقلاب در آن زمان در گفت وگویی با روزنامه کیهان (25 فروردین 1358) اشاره کرد که «انتقال مکان ایت الله طالقانی ربطی به دستگیری فرزندانشان ندارد و ایشان مدتهاست به خاطر ازدحام بیش از حد مراجعین از منزل اصلی خود نقل مکان کرده اند».

زیرکی حضرت امام غائله را ختم به خیر کرد .امام خمینی در مصاحبه ای ﺑﻪ ﺩﺳﺘﮕﻴﺮﻱ ﭘﺴﺮ ﺁﻳﺖ ﺍﷲ ﻃﺎﻟﻘـﺎﻧﻲﺍﺷـﺎﺭﻩ ﻛﺮﺩﻧـﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻨـﺪ : " ﺍﮔـﺮﺍﺣﻤﺪ ﻣﻦ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺩﺳﺘﮕﻴﺮ ﻣﻲ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻣﻦ ﺣﺮﻓﻲ ﻧﻤﻲ ﺯﺩﻡ " . ﺍﻳﻦ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪ ﻛﻪ ﺁﻳﺖ ﺍﷲ ﻃﺎﻟﻘﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺑﺮﮔﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺩﺭ ﻗﻢ ﺑـﺎ ﺣـﻀﺮﺕ ﺍﻣـﺎﻡﻣﻼﻗـﺎﺕ ﻛﻨﻨﺪ.

در مورد انقلاب با کسی شوخی ندارم

مشابه برخوردی که آیت الله طالقانی با فرزندان خود انجام داد را در روحیات یک روحانی دیگر هم می توان یافت. آیت الله حسنی امام جمعه ارومیه در خاطراتش درباره فرزند بزرگش رشید که به گروههای منحرف ملحق شده بود می نویسد: " جایش را شناسایى کردیم. در کمیته انقلاب تهران با آیت‌الله مهدوى‌کنى تماس گرفتم و گفتم: یک موردى هست، چند نفر مسلح بفرستد. نگفتم پسرم است..... گفتم اگر مقاومت یا فرار کند، بزنید، نگذارید فرار کند و اگر هم تسلیم شد، دستگیر کنید و به کمیته تحویل بدهید. آنها رفتند و او را دستگیر کردند."

او ادامه می دهد: "رشید را بعد براى بازجویى و محاکمه به تبریز انتقال دادند. او چون محل فعالیت‌هایش آذربایجان بود در این شهر محاکمه و به اعدام محکوم شد و بلافاصله حکم اجرا گردید…»

آیت الله حسنی می نویسد: « من در مورد انقلاب با هیچ شخصى ولو پسرم باشد، شوخى ندارم و با هیچ احدى در این مورد عقد اخوتى هم نبسته‌ام. هنوز هم اگر یکى از فرزندانم بر ضدانقلاب و رهبرى خداى ناکرده فعالیت کند، همان کارى را خواهم کرد که با رشید کردم."

صدور حکم اعدام برای دو فرزند

روایت برخورد آیت الله محمدی گیلانی با دو فرزند خود نیز از عجایب انقلاب است. آنجا که پای انحراف از مبانی اسلام باشد، فرزند گرفتار تیغ عدالت پدر می شود. آیت الله محمد مجمدی گیلانی که از انقلاب به دستور امام ریاست دادگاههای انقلاب را بر عهده گرفته بود در خرداد سال 1360 فرزندان خود را در جمع تعدادی زیادی از منافقین می یابد که در بلواها و آشوب های آن مقطع دستگیر شده بودند. آیت الله شخصا محاکمه فرزندان را انجام می دهند. محمدرضا سرشار،پژوهشگر و نویسنده، در سایت شخصی خود درباره ایت الله گیلانی می نویسد:« چنین مشهور بود که دو تن از پسرانش را به سبب فعالیتهای ضد انقلابی ،شخصا به اعدام محکوم کرد.و هنگامی که استنکاف ماموران تحت امر خود را از اجرای این حکم، لابد از نظر خودشان مهیب - دید ، برخاست تا به دست خود این حکم را اجرا کند.و تنها در این هنگام بود که آن ماموران -برای آنکه پسرانی به دست پدر خود اعدام نشوند -به ناچار تن به اجرای این احکام دادند»

روز شکر آیت الله جنتی

محمد حسین جنتی فرزند آیت الله جنتی نیز از نمونه هایی بود که در اوایل انقلاب در جریان یک درگیری کشته شد. روایت است که می گوید آیت الله جنتی نذر کرده بوده که اگر پسرش حسین جنتی که فراری است و روند انقلاب را قبول ندارد دستگیر یا اعدام شود 40 روز روزه شکر بگیرد.او قبل از انقلاب به دلیل ارتباطش با سازمان مجاهدین خلق دستگیر و محکوم به حبس ابد شد. در آبان سال 57 از زندان آزاد شد و پس از اعلام جنگ مسلحانه مجاهدین خلق علیه جمهوری اسلامی به حمایت از سازمان مجاهدین خلق برخاست و فعالیت خود را شدت بخشید. مدتی به همراه همسرش به زندگی مخفی روی آورد. در پاییز 1360 خانه او به محاصره در آمد، پس از درگیری، حسین خود را از پنجره ساختمان به پائین پرت کرد تا فرار کند، اما کشته شد. همسر وی که برای خرید بیرون رفته بود، هنگام بازگشت به وضعیت محل مشکوک شده و از آنجا می‌گریزد.

بیانیه ای در برائت از فرزند

روایت برخورد غضبی پدران با فرزندان تنها به اوایل انقلاب برنمی گردد. سی سال پس از انقلاب هم می توان چنین برخوردهایی را در بین مسئولان نظام یافت. به این جمله دقت کنید: «از نزدیکان و خویشاوندان‌مان دوری و برائت می‌جوئیم اما از آرمان‌های خود و انقلاب دست بر نمی‌داریم». این جمله ای است که آیت الله ابوالقاسم خزعلی رئیس بنیاد بین المللی غدیر در سال 88 درباره اظهارات و عملکرد فرزندش مهدی به زبان آورده است.

مهدی خزعلی فرزند آیت الله خزعلی تاکنون به دلایل مختلف بازداشت شده است. او به ویژه پس از انتخابات به دلیل رفتار و رویکردی که نسبت به نظام داشت مورد غضب پدر واقع شد. آیت الله خزعلی سال 88 در بیانیه ای با استناد به آیاتی از قرآن مجید اشاره کرد که خداوند سبحان به ما تنبه می‌دهد اگر اولادتان با خدا و رسول کنار نیامدند از آنها احتراز کنید و آنها را دوست نداشته باشید. او در بیانیه اش نوشت:«مدت مدیدی است پسرم مهدی خزعلی از راه مستقیم منحرف شده درست در خط مقابل قرار گرفته هر چه نصحیت می‌کنم و برای هدایتش متوسل به اولیای خدا می‌شوم اثر نمی‌کند. با بعضی از علمای بزرگ صحبت کردم، فرمود دست نگه دار شاید به راه بیاید. دیگر کاسه صبرم لبریز شده، دیگر با او صحبت نمی‌کنم و حرف‌های نامناسب او را بر نمی‌تابم. ملت انقلابی عزیز همیشه در صحنه ما بدانند او از ما جدا هست و هر چه از من نقل کند، نپذیرند. با من ارتباطی ندارد ولی الان هم دعا می‌کنم خداوند به او توفیق دهد که از راه انحرافی که پیش گرفته است برگردد و گرنه خداوند مقتدر، اسلام و انقلاب و امام و رهبر و رئیس جمهور و مسلمین عزیز را از شر او مصون و محفوظ بفرماید».

__________________
هنگامی که ناقوس جنگ نواخته شود مرد از نامرد شناخته میشود.

گفتگوی هم میهن...
ما را در سایت گفتگوی هم میهن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان fhammihan بازدید : 95 تاريخ : چهارشنبه 20 مرداد 1395 ساعت: 1:55