پايان انتخابات مقدماتي رياست جمهوري امریکا

ساخت وبلاگ
پايان انتخابات مقدماتي رياست جمهوري امریکا
شب پنجشنبه 28 ژوئيه، برابر با 7 مرداد، هيلاري کلينتون رسما نامزدي حزب دموکرات براي رقابت با دونالد ترامپ، نامزد جمهوري خواهان، براي کسب مقام رياست جمهوري آمريکا در انتخابات ماه نوامبر را پذيرفت. به اين ترتيب دور مقدماتي اين انتخابات به پايان رسيد.

آنچه که به اين دور از انتخابات ويژگي بخشيد حضور دو نامزد بود که نسبت به بستر اصلي سياست رسمي بورژوازي آمريکا غير متعارف به حساب آمدند. اينان عبارت بودند از دونالد ترامپ و برني ساندرز.

ترامپ يک ميلياردر ميباشد که علنا، نظرات نژاد پرستانه اي عليه کارگران مهاجر آمريکاي لاتيني و ساير کارگران مهاجر را سرلوحه تبليغات خود قرار داد و آنان را مسبب بيکاري به قول خودش "کارگران سفيد آمريکايي" و رکود اقتصادي شمرد. او گفت اگر رئيس جمهور شود قانونِ دادن حق شهروندي به نوزادان پناهندگان و کارگران مهاجرانِ متولد شده در سرزمين آمريکا را لغو خواهد کرد. او با براه انداختن اسلام هراسي حمايت فرقه هاي مسيحي راستگرا را جلب نمود. ترامپ هرگز حاضر نشد حضور وسيع اعضاي فرقه مخوف و فاشيست "کوکلوس کلان" در ميان هواداران خود را محکوم کند و عملا اجازه داد آنها در ستادهاي انتخاباتيش فعال باشند. او به همين جهت در ميان ايالات جنوبي آمريکا، که مرکز نفوذ نژاد پرستان مي باشد، بيشترين آراء را کسب کرد. لازم به يادآوري است که بيشترين کارگران مهاجر فاقد اسناد دولتي و کم دستمزد در همين ايالات کار ميکنند و نژاد پرستان از نژاد پرستي براي مطيع و پائين نگهداشتن سطح توقع آنها بيشترين استفاده را مي کنند.
ترامپ به لحاظ اقتصادي خواهان اتخاذ سياست محافظت از کالاهاي آمريکايي بوده و در اين حدود با اقتصاد بازار آزاد مخالفت کرد. او دستمزد کارگران را بيش از اندازه برآورد کرد و به اين ترتيب با دستمزد حداقل 15 دلار در ساعت مخالفت نمود. اين ادعاي او در حالي است که دستمزد اکثريت کارگران آمريکا 40 سال است که منجمد مانده و طي اين مدت دلار 25 درصد از ارزش خود را از دست داده است.
دونالد ترامپ در عين حال که محصول بحران اقتصادي و بحران دروني حزب جمهوريخواه مي باشد پديده اي است که عليه تقويت گرايش چپ در جامعه ظهور کرده و مورد حمايت بخش هاي زيادي از بورژوازي قرار گرفته است.
ساندرز کوشيد با کمپين خود و مطالباتي که مطرح کرد کارگران و زحمتکشانِ به چپ متمايل شده را جلب کند. او مقدمتا خود را سوسيال دموکرات و حتي سوسياليست خواند. بورژوازي آمريکا طي سالهاي جنگ سرد توانسته بود "سوسياليسم" را معادل تنبلي، فقر و استبداد و مخالف ثروت و مکنتي قلمداد کند که قرار بود همه آمريکائيان به آن دست يابند. رسانه هاي بورژوايي در ابتداي شروع کمپينِ بر اين گمان خام بودند که ساندرز با "سوسياليست" خواندن خويش هيئت هاي راي دهنده و اکثريت مردم را از خود دور ميکند. اما در مقابل چشمان مات مانده ي بورژواها و نمايندگان رسانه اي آن ساندرز با مطرح کردن ضرورت دست زدن به يک "انقلاب سياسي" توانست دهها ميليون کارگر و زحمتکش را به خود جلب کند.
در بطن انقلاب سياسي ساندرز حمله به قول خودش به "طبقه ميلياردرها" و نابرابري هاي درآمدي قرار داشت. او در سخنراني هايش بارها تکرار کرد که "يک دهم درصد از بالا نشينان باندازه 90 درصد بقيه ملک و مال دارند و اين پذيرفتني نيست." او به وال استريت حمله کرد و خواستار درهم شکستن بانک ها و موسسات مالي بزرگ گرديد. ساندرز با مطالبه جنبش "حداقل دستمزد 15 دلار در ساعت" موافقت کرد و گفت دولت بايد شغل با دستمزد مناسب تامين کند. وي از ضرورت رايگان شدن آموزش عالي، تامين بيمه هاي اجتماعي، همگاني کردن درمان و بهداشت و تامين عدالت نژادي سخن به ميان آورد. او براي تامين بودجه برنامه اش خواستار گرفتن ماليات از صاحبان درآمدهاي بالا و جلوگيري از فرار مالياتي گرديد. ساندرز گفت که سيستم انتخاباتي که ميليونها دلار مخارج دارد بايد تغيير کند و خواستار احياي دموکراسي در اداره ي سياسي جامعه شد.
مطرح شدن مطالباتي که به بخشي از آنها اشاره شد و قبلا تحت فشار مبارزات کارگري در خود آمريکا و بويژه در اروپاي غربي عملي گرديده و بعدا پس گرفته شد کارگران و زحمتکشان متنفر از سيستم حاکم را وسيعا به ميدان آورد. وضع طوري شد که رسانه هاي بورژوايي نوشتند "چطور شد ناگهان ميليون ها سوسياليست ضد سرمايه داري در صحنه اجتماع آمريکا پيدا شدند؟" بعضي از نشريات اصلي بورژوايي نظير گردانندگان "وال استريت جنرال" نسبت به اينکه در تداوم کمپين ساندرز کليت نظام سرمايه داري زير سئوال برود ابراز نگراني کردند و نگراني آنها واقعي بود.
براي پيشرواني که در شرايط موجود فرستادن ساندرز به کاخ سفيد را قدمي در مسيري درست تشخيص داده بودند سرمايه داري از مدتها پيش زير سئوال رفته بود. آنها به طور مشروط و ضمن ارائه انتقادات خويش از ساندرز پشتيباني کردند. اينها همان مشتريان ميليون ها نسخه از اثار مارکس و انگلس بودند که از 2008 به بعد در آمريکا منتشر شده و هنوز هم مي شود. اينها در کمپين ساندرز مشغول يارگيري شدند. آنها در اين پروسه امکان يافتند تشکل هاي کارگري رفرميست و حامي کلينتون را بيشتر افشا نمايند. اينها کساني بودند که وقتي ساندرز از هيلاري کلينتون، پشتيباني کرد او را رياکار خواندند.
انتخابات مقدماتي موجود اختلافات پنهان مانده در حزب جمهوريخواه را برملا کرد و شکاف هاي آنرا بازتر نمود. اين کارزار مي تواند از بخش هايي از کارگران متوهم به پروسه انتخابات و حزب دموکرات توهم زدايي کند. اين انتخابات مقدماتي نشان داد که توسعه يافته ترين کشور سرمايه داري دنيا به تغييراتي پايه اي نياز دارد که فقط استقرار سوسياليسم مي تواند آنرا متحقق نمايد.

گفتگوی هم میهن...
ما را در سایت گفتگوی هم میهن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان fhammihan بازدید : 97 تاريخ : سه شنبه 12 مرداد 1395 ساعت: 7:35