مادیان هزار دادستان - فصل مربوط به صلاحیت عوامل دولتی

ساخت وبلاگ
قديمي 55 دقيقه پيش   #1 (لینک نوشته)

هم میهن دوست

 
tertullian's Avatar
 

تاريخ عضويت: Feb 2016

ارسالها: 542

سپاس هاي ايشان از ديگران: 977

سپاس های دیگران از ایشان : 884


ارسال پیام خصوصی

پيش فرضمادیان هزار دادستان - فصل مربوط به صلاحیت عوامل دولتی

مادیان هزار دادستان - فصل مربوط به صلاحیت عوامل دولتی
مادیان هزار دادِستان




مادیان هزار دادستان - فصل مربوط به صلاحیت عوامل دولتی



درِ 40


فصل مربوط به صلاحیت عوامل دولتی


این فصل از مهمترین بخش های کتاب حقوقی – فقهی مادیان هزار دادِستان می باشد و بهترین منبع برای دانستنِ شرح وظایف ، صلاحیت و قدرت کارگزاران و عوامل دولتی در عهد ساسانی و ایران پیش از اسلام می باشد و دارای 19 بند می باشد . در این فصل نگرش حقوق دانانی مانند بهرام ، وه – هرمزد ، پیشگسر و ... در موارد مختلفی انعکاس یافته است . در اینجا بایسته است پیش از گشودن این دَرْ ، به مقاماتی که در این فصل به آنان اشاره شده است ، نگاهی داشته باشیم .




rad = رَدْ : سرور ، سرورِ روحانی .
rad āmārgar = رَدْ به معنای سرور ، آمارگر به معنای محاسب ، در کل معنای حسابرس می دهد .
dādwar = دادْوَر : داور ، قاضی ، قاضیِ شرع .
dastwar = دَستوَر : وزیر ، مفسر نسک های اوستا ، صالح در توجیه و تفسیر و تبیین مسائل دینی ، موبد ، روحانی ، توانمند .
mowbid = موبَد ، روحانی زرتشتی .
mowbidan mobid = موبدانْ موبد ، رئیسِ موبدان .
dīwānbān = رئیسِ دیوان ، مسئولِ بایگانی .
frēzbān = رئیسِ دادگاه ، اداره کنندۀ بازجویی و تحقیق ، قاضی و دادورِ بخش .
dihbid = دِهْبُد ، فرمانروا .
ostāndār = اُستاندار ، مسئول ادارۀ قلمرو پادشاهی .
kōybān = کویبان ، محافظ و نگهبانِ کوی ( واژه نامۀ مادیان هزار دادِستان ، سعید عریان )

اسرَوَنانْ = طبقۀ روحانیان .
وَرْ = آزمایش الهی برای اثبات حقانیت خوانده یا مدعی الیه .
مرگرزان = کسی که مرتکب جرمی شده است که سزاوارِ مرگ است . از مفاد بند 14 این فصل می توان اطمینان یافت که جرم دزدی ، از جرائم مرگ ارزان در عهد ساسانی نبوده است .
درِ 40

در صلاحیت عوامل ( دولتی 1 )
1 – ( وظیفۀ ) دادْوَر ( این است که به چرایی و چندی و چونی و چگونگیِ شیوۀ مالکیت و گواه پذیرفتن و تشکیل پروندۀ ( حقوقی ) و استمهال و تشکیل ( و تدارکِ ) جلسۀ دادگاه و ارائۀ ( موضوع مورد دعوا در دادگاه ) و ( سالم ) نگهداشتنِ ( آن در طولِ دادرسی ) و به تأخیر و عدمِ تأخیر و ادارۀ ( بهینۀ ) امور و عدم ادارۀ ( بهینۀ ) امور و عدم حضورِ ( یکی از طرفینِ دعوا ) و ادارۀ ( امور مربوط به ) بررسیِ اسناد و اختفاءِ ( اسنادِ مورد نیاز از سوی یکی از طرفین دعوا ) و تعیینِ جرمِ حقوقی و تناقض ( در رفتار یا گفتار ) و جرم های دیگری که در دادگاه ( مطرح می شود ) بپردازد و ( دادْوَر همچنین می تواند به ) سیاهی و سپیدی 2 و نَری و مادگی و تعیینِ هویت و تأییدِ نام ( مشخصات طرفینِ دعوا ) و تأییدِ ( تعلقِ ) مُهرِ ( به دارندۀ آن ) و اعتراف و متمایز داشتنِ ( موارد مشابه ) و ( نگهداشتنِ فاصله میان طرفینِ دعوا و دادْوَر ) به اندازۀ 3 گام 3 و ( موارد مربوط به ) بیانِ ( مطالب در دادگاه ) و پاسخِ ( مربوطه ) و شکایت از ستم ( و ) غرلِ محافظان 4 از جایگاهِ ( خود ) و دزدیدن و بردنِ امانات 5 و چیزهای ( دیگر ) 6 و خرسندی و ناخرسندی نسبت به حکمِ ( صادره ) و سند مربوط به حکمی که بر مبنای اظهار کسی در مورد تشخیص هویت و مُهرِ کسی صورت گرفته باشد ، و ( تحویلِ ) نامه ها و احکامِ ( صادره ) به دیوانْبُد و سپاردنِ شخصِ ( مُجرم ) به زندانبان و محافظان و نیز هر یک از مواردِ ( مربوطۀ ) دیگر رسیدگی کند ؛ چنانچه دادْوَر در یکی از این امور به قطعیت نرسد ، از برگزاریِ دادرسی ( باید جلوگیری ) کند ؛ بنابر قوانینِ حقوقی ، ( دادْوَران باید ) کمیّتِ ( مواردِ ) دزدی و بردنِ امانات 5 و چیزهای ( دیگر 6 ) و عزلِ محافظان 4 از جایگاهِ ( خود ) را مورد رسیدگی قرار دهند ؛ و در ضرورتِ شکستنِ دروج و برای نشاندار کردنِ 7 آن اینگونه پیداست که ( دادْوَر ) در شکستن و نشاندار کردن ذیصلاح است و بعضی ( از صاحبنظران ) گفته اند که دادْوَر در تمایز آنچه که قابلِ تملّک نیست نیز دارای صلاحیت می باشد .


2 – از پیشَگسِر نقل قول می کنند که دادْوَر در ضبطِ ماترک ذیصلاح است ، (حتی ) دقیقاً در هنگامی که کسی آن ( ماترک ) را برای قیومیت بخواهد ؛ موبد در گماردنِ ( کسی ) به قیومیت و سالاری و بازپس گرفتنِ ( منصب از او ) و بر نهادنِ مالیات بر مالی که بنابر دستورِ موبد به آتشکده بازگردانده شده است صلاحیت دارد ؛ و ( نیز ) در رفعِ محرومیت و صدورِ حکم ، و ( پرداختن ) به هر آنچه دادْوَر در آنها ذیصلاح بوده و ( قبلاً ) نوشته شد ( دارای صلاحیت است ) ؛ این مطلب در کتابِ « خویشکاری – نامۀ موبدان » نوشته شده است که : چنانچه موبدان در امری به قطعیت نرسیده باشند ( آنگاه ) کار و خویشکاریِ موبدان بطور قطع متوقف کردنِ ( اجرای ) حکم است .


3 – رَدان در بازپس گرفتنِ ( مالکیت ) و بر نهادنِ مالیات ( بر دارایی ) و آنچه که به خرید و معاوضه و ارزیابی و بهای اموالِ آتشکده ها مربوط می شود ( صلاحیت دارند ) و ( نیز در ) چندیِ پرداخت ( شده ها ) و همچنین در خصوصِ ( مقدارِ ) پرداخت نشده ها علاوه بر ( درآمد ) وارده بر آتشکده که بنیادِ ( مالیِ آن ) است ، و ( هرگونه ) اجحافی که بر « دیوانِ امورِ خیریه » روا دارند و نیز در رفع محرومیت و صدورِ حکمِ ( مربوطه ) و هر چیز دیگری به همان آیین و هرگونه امور مربوط به آتشکده ها که به ( خزانۀ ) شاهی مربوط است و حسابرسان در ( رسیدگی به آنها ) ذیصلاحند ، ( دارای صلاحیتند و ) باید ( نتیجۀ بررسی آنها را ) قطعی بدارند .


4 – موبدان موبد در هر آنچه که کسان دیگر می گویند باید مردّد باشد ( اما ) هنگامی که ( سخنی را ) موبدان موبد بگوید باید باور کند .


5 – بدرستی که 8 ( فرمانی ) از فرمانِ دهبدان نمی تواند وجود داشته باشد به سبب صلاحیتِ ( بیشتر آنها ) که حتی در طبقۀ آسرونان نیز دیده نمی شود و بنابر فرمانِ دهبدان و تسلط آن ها بر گیتی 9 است که عواملِ ( دولتی ) انجام وظیفه می کنند .


6 – وَر – سالار 10 در همۀ امور مربوطه از به تأخیر انداختنِ آزمایش الهی تا انجامِ ( آن ) آزمایش الهی و از انجام مراحل آزمایش الهی تا مُهر کردنِ یزش – نامه 11 و نیز هر آنچه که دادْوَر در آن صلاحیت دارد ( ذیصلاح است ) .


7 – فِرِزبان 12 در هر آنچه که دادْوَر در آن ذیصلاح است و ( نیز ) در پیشبردِ یک پروندۀ ( حقوقی ) ضروری است ، صلاحیت دارد و نیز چنانچه ( لازم باشد ) ، فِرِزبان در مراجعه به خزانه خوانده نیز ذیصلاح است . 13


8 –
( چنانچه کسی در موردِ ) امانتِ ( خود ) بگوید : « هنگامی که دزدی صورت گرفت ( آن امانت ) در آن خزانه بوده است ، ( آنگاه فرزبان ) در آمدن و ( بازدید ) از آن خزانه ذیصلاح است .


9 – استاندار در بازپس گرفتنِ ( مالکیت ) و برنهادن مالیات ( بر دارایی ) و خریدِ ( اموال ) و پذیرفتنِ بها ( به عنوان غرامت ) و اظهار رسمی مبنی بر واگذاریِ ( املاک ) و ورودِ دارایی به خزانۀ شاهی صلاحیت دارد .


10 – حسابرسْ در امورِ مربوط به ارزش و بهای ( اموالِ منقول و غیرمنقول ) و ورودِ ( دارایی ) به خزانۀ شاهی و خروج دارایی از خزانۀ شاهی و نیز در مواردی که مالی در مالکیتِ مقروضین 14 ( به دولت ) بوده ( و به سبب عدمِ توانایی در تأدیۀ وام ) به نفع خزانۀ شاهی بازپس گرفته شده اما شخصِ ( دیگری ) در رابطه با مالکیتِ آن اقامه دعوا کند و ( نیز تاکید کند بر ) عدم مالکیت آن مال ( از سوی آن ) مقروض ، و نیز در مواردی که استاندار خواسته باشد که سندی را چونان مزدِ قیّم ( و این که ) چه کسی ( آنرا ) مُهر کرده ، برایش ببرند ، و نیز در هر امر دیگری از این نوع ، و در دادن سند واگذاری و تحریم و نیز در عدم واگذاری و عدمِ تحریمِ دارایی و نیز در ( موارد منجر به صدورِ ) سند ( در خصوص کسی که ) به اموالِ خزانۀ شاهی زیانی رسانده باشد و برآوُرد ( و اخذِ ) تاوان برای آن زیان و نیز در مواردِ صدورِ سند و برآوُرد ( و اخذِ ) تاوان به همان آیین ، دارای صلاحیت است .


11 – رَدْ و حسابرس همچنین در خصوصِ ( رسیدگی ) به میزان دارایی خزانۀ شاهی و ( این که ) از کجا ( به آن ) خسارت وارد شده و در میان چه کسانی و چگونه باید تقسیم شود ( و چه کسانی ) باید ( آنرا ) در اختیار داشته باشند و ( لزوماً ) در آن مورد حکم صادر کنند ، صلاحیت دارند ، ( علاوه بر این ) حسابرسان در برآوُرد و ستاندنِ مالیات نیز ذیصلاحند .


12 – در مورد توافق ( و پذیرشِ رأیِ قضاییِ ) صادره از سوی موبدان موبد و ( در مقابلِ آن ) وَرْ ، چونانکه از دبیر نقل می کنند ، رأیِ موبدان موبد را باید از وَرْ نیز نافذتر پنداشت .


13 – رونوشتِ ( سندِ ) مربوط به ( وضعیتِ ) طرفینِ دعوا ( در دادگاه ) و رأیِ مبنی بر گفتارِ شخص خارجی ( که حتی در دادگاه حضور ندارد ) و اظهارنامۀ ( او ) هر چه که در خصوص پیگرد قانونی و دادرسی صادر شده باشد حتی سندی که به مُهرِ خواهان ها ممهور نشده باشد ( تنها ) به اعتبارِ اینکه دادور ( آن سند را ) در ( جریانِ ) دادرسی صادر کرده معتبر است ؛ بعضی ( از صاحبنظران ) گفته اند که آن ( سند ) در رابطه با خواهان معتبر است و باید بر اساس آن عمل کرد .


14 – در مورد زندانبان 15 بعضی ( از صاحبنظران ) گفته اند که ( او ) تنها در نگهداریِ ( مجرم ) در زندان ذیصلاح است در حالی که برخی ( دیگر از صاحبنظران ) گفته اند که ( او ) در تعیین هویت و تأیید نام و مشخصات و تعیین جرمِ ( مجرم نیز ) صلاحیت دارد ؛ دستوران گفته اند که آن صلاحیتِ زندانبان در تعیین هویت آن است که : در زمانی که یک ( نفر ) در هرمزد روز به جرم دزدی ( و ) یک ( نفر دیگر ) در بهمن روز به جرم مرگ ارزان زندانی شده باشند و آشکار نباشد که کدام ( یک از آن دو ) در هرمزد روز به جرم دزدی و این ( شخص ) در بهمن روز به جرم مرگ ارزان زندانی شده است ، و ( نیز صلاحیت زندانبان ) در تأیید نام او و مشخصات آنگونه است که ( در زمانی ) یک ( نفر ) مهر – آذرفَرنْبَغ نام به جرم دزدی و یک ( نفر دیگر ) کَی – آذرفَرنْبَغ نام به جرم مرگ ارزان زندانی شده باشد و آشکار نباشد که کدام ( یک از آن دو ) مهر – آذرفَرنْبَغ است که به جرم دزدی ( زندانی شده ) و کدام ( یک ) کَی – آذرفَرنْبَغ است که به مرگ ارزانی زندانی شده است و ( آنگاه ) زندانبان بگوید که این ( شخص ) مِهر – آذرفَرنْبَغ است که به جرم دزدی ( زندانی شده ) و این ( شخص ) کَی – آذرفَرنْبَغ است که به جرم مرگ ارزان زندانی شده است ؛ ( و همچنین صلاحیت زندانبان ) در تعیین جرم آنگونه است ( که ) در زمانی یک ( نفر ) به جرم دزدی و یک ( نفر دیگر ) به جرم مرگ ارزان ( زندانی شده باشد ) و آشکار نباشد که کدام ( یک از آن دو ) به جرم دزدی و کدام ( یک ) به جرم مرگ ارزان زندانی شده است و ( آنگاه ) زندانبان بگوید که این ( شخص ) به جرم دزدی و این ( شخص ) به جرم مرگ ارزان زندانی شده است .


15 – کویبان 16 در ( شهادت دادن در ) این ( حد ) که : « من به تو گفتم و تو شنیدی » و نیز در ( شهادت دادن در ) این ( حد ) که : « ( این ) دارایی به مالکیت تو در آمده » ذیصلاح است 17 .


16 – ( در مورد شهادت ) مبنی بر « عدم مالکیت » وکیل باید گواه باشد و ( در خصوص ) دارایی که متعلق به خواهان است ( نیز همان شخص ) گواه و وکیل می باشد ؛ و دادْوَران در دادگاه مُهرِ 18 او را ( در پای سند ) می پذیرند و در آن هنگامی که ( مهر او را پای سند ) می پذیرند ( او را ) به اعتبارِ شهادت و وکالت باید ذیصلاح پنداشت .


17 – وِه – هرمزد گفته است که تأییدِ نام و مشخصات آن است که کسی بگوید که : « نام این مرد ، فرخ است » ، مگر اینکه بطور قطع ، فرخ نام پسرِ مهرین نباشد ؛ و ( همچنین ) تعیین هویت آن است که دادْوَر بگوید که : « این شخص بر جرم مرگ ارزان در آن شهریور روز گواهی داد » ؛ و فرخ – زُروان نخست گفت که در خصوصِ پدر و دِه شخص باید تحقیق شود ، و سپس همو گفت که نباید ( در امور فوق ) تحقیق شود زیرا ( کیستیِ ) پدر و ( کجاییِ ) دِه بوسیلۀ آشنایی با شخص روشن می شود در غیر این صورت پسر چه کسی بودنِ ( شخص ، چیزی را ) قطعی نمی کند . پوسان وِه – آزاد مردان گفته است که ( هویت شخص ) از طریقِ پدر به قطعیت می رسد ، همچنانکه ( بنابر نظر پوسان وِه ) شخص که بگوید « کسی که در این سند نوشته همان ( کسی ) است که در این سند نوشته » با قطعیت ( تثبیت شده است ) . بهرام گفته است که من تصور می کنم که مسئله همانگونه باشد که وِه – هرمزد گفته است ، و من ( خود ) 19 به آنچه پوسان وِه گفته است معتقد نیستم ، زیرا هنگامی که او می گوید : « کسی که در این سند نوشته همان ( کسی ) است که در این سند نوشته » ، ( « کسی » هم می تواند بر ) مذکر بودن و ( هم می تواند ) مؤنث بودن باشد ( دلالت کند ) .


18 – وِه – هرمزد این ( مطلب ) را نیز اظهار کرده که روشن – هرمزد گفته است که دادْوَر ، شناساییِ شخص را باید خود انجام دهد و ( نیز ) هر چیز را خود مورد بررسی قرار دهد .


19 – و اَبَرگ گفته است که فِرزبان 20 ( نیز ) در شناساییِ شخص دارای اختیار است و ( نیز در ) پذیرفتنِ مُهر 21 ؛ ولی چنانچه آشکار شود ( مسئله ) بصورت دیگری است ( آنگاه ) فرزبان گرفتار خواهد شد 22 .
یادداشت ها :

1 – این فصل مربوط می شود به صلاحیت و حدود عملکرد و اختیارات عوامل قضایی اعم از قضات ، وکلاء و نیز ضابطین قانون که در اصل عوامل انتظاماتی را تشکیل می دهند .


2 – منظور از توجه به سیاهی و سپیدی مو ، تعیین سن تقریبی از روی شواهد عینی و ظاهری است و اگرنه سیاهی و سپیدی مو صرفاً نمی تواند مبین سن باشد به گونه ای پریخانیان در ترجمه خود آورده است . نگاه کنید :



Perikhanian 1980,PP.222-293
3 – بنابر یک آیین کهن ، طرفین دعوا با یکدیگر و نیز قاضی باید فاصله ای برابر با سه گام را حفظ می کردند .
اوستا :

-θri-gāmya



نگاه کنید به :

Bartholomae 1904,col.806




4 – در متن پهلوی : gizīr « پلیس ، محافظ ، مسئول گردآوری مالیات » ، در فارسی نو ، گُریز ، پاکار ، پیشکار ، داروغه ، عسس ؛ معرب : جِزیر : سَر ، حارس ، جلاد ، نمام ، سخن چین . نگاه کنید به معین 1345 ، صفحه ، 3312 ؛ برهان 1335 ، صفحه 1814 ؛ امام شوشتری 1347 ، صفحه 157 .


5 – در متن پهلوی : ǰamag . نیز نگاه کنید به : yām , yāmag , yāmdārīh در perikhanian 1980, p.404 .


6 – پریخانیان عبارت duzīdan ud burden ī ǰamag ud čiš را بصورت « در دزدی یا از میان بردن امنیت قضایی یا موضوع مورد منازعه به ودیعه گذاشته شده در دادگاه » . ترجمه کرده است . نگاه کنید به :

Perikhanian 1980,PP.292-293


به نظر نگارنده عبارت پهلوی کاملاً صریح بیان شده و اصلا نیاز به افزایش مفاهیم دیگر ندارد و پریخانیان این بار نیز همانند بارهای بسیار دیگر دست به ترجمۀ آزاد و ترجمه و تفسیر بصورت آمیخته زده است .


7 – منظور از « شکستن دروج و نشاندار کردن آن » از میان بردن کارهای خلاف شرع و قانون و نیز مشخص کردن آنها به اعتبار ویژگی فساد و کیفر شرعی و قانونی آنهاست .


8 – در متن پهلوی و بویژه در کتیبه ها در بعضی موارد جمله با « و = ud » آغاز می شود که قطعاً در این جایگاه حرف عطف نیست و باید آن را دارای عملکرد قیدی به معنی « هر آینه ، بدرستی که » دانست .


9 – در متن پهلوی : yād-gēhān ، اوستا : yātǝm.gaēθanam ، « مالکیت بر گیتی » ؛ که در بند مربوطه متناسب با مندرجات آن به « تسلط بر گیتی » معنی شده است . پریخانیان آن را Property-share « بهرۀ مالکانه » ترجمه کرده است . نگاه کنید به :

Bartholomae 1904, col.1283 ; perikhanian 1980, p.295,405



پریخانیان این بند را در ترجمۀ خود ناتمام می داند در حالی که از متن پهلوی آن چنین نتیجه ای بدست نمی آید و بند تمام شده به نظر می رسد . نگاه کنید :

perikhanian 1980,PP.294-295




به نظر می رسد که بنابر محتوا و نیز اصطلاحات کهن اجتماعی ، این بند بطور کامل از یکی از نسک های دادی ( dādīg ، شرعی ) اوستا وام گرفته شده باشد . بویژه اینکه واژۀ dahibid در این بند دارای معنی کهن خود « فرمانروا » می باشد .



10 – در متن پهلوی : war-sālār ، مسئول برگزاری و انجام مراسم وَر یا آزمایش الهی . این شخص که معمولاً رَد باید باشد ، در انجام مراسم سوگند در خوارستان مسئولیت مستقیم داشته است . برای xwāristān « خوارستان » ، نگاه کنید به بند 1 فصل 9 ( 16-15/8 ) ترجمۀ حاضر و نیز یادداشت شماره 1 همان فصل .


11 – در متن پهلوی : yazišn-nāmag : سندی که صدور آن در خوارستان موید انجام درست و کامل سوگند بوده است .


12 – در متن پهلوی : frēzbān ، قاضی دادگاه بخش و از نظر جایگاه قضایی و درجه ، پایین تر از dādwar .


13 – نگاه کنید به بند 8 ( A27/11-12 ) همین فصل در ترجمۀ حاضر .


14 – در متن پهلوی : absēgōmand « مقروض به دولت » . نگاه کنید به :

Perikhanian 1980, P.297,337; Macuch 1981, P.109, 204



15 – منظور از « زندانبان » در این متن « رئیس زندان و امور زندان هاست » و نه مأمور نگهبانی از زندان .


16 – در متن پهلوی : kōybān « کویبان ، مسئول برقراری امنیت در کوی و برزن »


ماتسوخ این واژه را هم در قرائت و هم در ترجمه خود ناقص و بصورت K…P> n آورده و در توضیحات مربوطه نیز بر نامشخص بودن قرائت آن تصریح کرده است .

وست در ترجمه خود از دینکرد 8 فصل 27 بند 8 ، این واژه را بصورت kûpânô قرائت و بدرستی به « کویبان » معنی کرده است . پریخانیان نیز واژۀ فوق را با احتمال kōypān / kōδbān قرائت و باز با احتمال به « سرپرست شهر یا محله » ترجمه کرده است . در حالی که واژه بصورت آشکار kōybān به معنی « کویبان » است . نگاه کنید به :

Macuch 1981, P.54, 192,206 – 207 ; West 1892,P.91 ; Perikhanian 1980, PP. 298 – 299, 371


17 – پریخانیان به سبب ابهامات مطرح شده در یادداشت بالا ، ترجمۀ این بند را احتمالی و فرضی می داند . نگاه کنید به :

Perikhanian 1980, PP.298-299,328 n.81

18 – واژه مُهر در این بند ؛ در متن پهلوی بصورت ( ) آمده است که البته š- در پایانِ آن ضمیر ملکی سوم شخص مفرد است . پریخانیان این واژه یعنی صورت PWT و PWTš را شکل تحریف شده و درهم ریختۀ TPWT* از :

( > )TBWT*

می داند و معتقد است که صورت های آرامی در گذر خود به پهلوی ، مبتلا به جابجایی همخوانهای بی واک و واکدار بویژه P / b می شوند . برای آگاهی بیشتر نگاه کنید به :


Perikhanian 1980,PP.328-329



19 – منظور خود مؤلف است . ( فرخ مرد بهرامان )


20 – نگاه کنید به بند 7 ( A27/9-11 ) همین فصل در ترجمۀ حاضر .


21 – منظور از پذیرفتن مُهر ، تعیین اصالت سند ارائه شده در دادگاه است .


22 – منظور این است که در صورت بروز و اثبات اشتباه از فرزبان ، وی بازداشت خواهد شد .



آبشخور :

مادیان هزار دادستان ( هزار رأی حقوقی ) ... / [ گردآورنده ] فرخ مرد بهرامان ؛ پژوهش سعید عریان ، تهران : نشر علمی ، 1391 ، صص 337 - 345 .

__________________
Zoroaster also the Magian, in the Sacred Collection of Persian Records, says in express words : and But God is he that has the head of a hawk. He is the first, indestructible, eteal, unbegotten, indivisible, dissimilar; the dispenser of all good; incorruptible; the best of the good, the wisest of the wise: he is the father of equity and justice, self-taught, physical, and perfect, and wise, and the only inventor of the sacred philosophy

Euseb. Præp. Evan. lib. I. c. 10


ويرايش توسط tertullian : 50 دقيقه پيش در ساعت 11:38 AM

tertullian هم اکنون آنلاين است  پاسخ با نقل قول

- - , .
.

گفتگوی هم میهن...
ما را در سایت گفتگوی هم میهن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان fhammihan بازدید : 91 تاريخ : پنجشنبه 24 تير 1395 ساعت: 15:13