یادش بخیر...
عموم میرفت روزنامه ی استقلال جوان میگرفت !
عمو کوچیکتره روزنامه پرسپولیس رو میگرفت
و بیشتر وقتام منو با خودشون میبردن!
تو این گیر و دار واقعا از خوندن تیترا و عکساش لذت میبردم!
و بالاخره یه روز بعد مدرسه رفتم و خریدمش !
و تا روزی که آخرین امتحان اون سالمو دادم هر روز میگرفتمش !
و ازون روز به بعد برا تفریح:| رفتیم روستای پدری و دیگه وقتیم که برگشتم فهمیدم توقیف شده...
اون دوران تقریبا کودکیم! بهترین دوران زندگی فکریم بود!
و دیدیم که این 4 نفر، همگی اختلاس گر و آسانسور گرد!! :)) و ... شدند ! و سلام، جاودانه...
گفتگوی هم میهن...
ما را در سایت گفتگوی هم میهن دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان fhammihan بازدید : 81 تاريخ : جمعه 18 تير 1395 ساعت: 23:32