درنگی در آیات و روایات مورد استناد وحدت وجودیان

ساخت وبلاگ
درنگی در آیات و روایات مورد استناد وحدت وجودیان
اهل فلسفه و عرفان[مصطلح] براي اثبات نظريه غير برهاني و مخالف با مباني وحيانيِ وحدت وجود به آيات و رواياتي متشابه استناد مي کنند که بر خلاف زعم آنان هيچ دلالت روشن و واضحي بر مدعايشان ندارد. مقاله اي که در زير از نظر مي گذرانيد برخي از اين آيات و روايات را ذکر کرده و معناي صحيح آنها را توضيح داده است.

مطالب جستار به مرور تکمیل می شود.


آیه اول:
ـ هُوَ الاوَّلُ وَ الاخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَليمٌ.
يعني خداوند ذاتي ازلي و ابدي است و او تبارک و تعالي اول و آخر است از جهت اينکه زمان ندارد که چيزي پيش يا پس از او تواند بود، و او ظاهر است از حيث اينکه وجود او قابل انکار نيست و مخلوقات به گونه غير قابل انکار بر وجود او دلالت ميکنند، و او باطن است از جهت اينکه ذات او اصلا قابل حس و لمس و يافت و وصول و ادراک نميباشد؛ نه اينکه مانند فلاسفه و عرفا بگوييم اول و آخر و ظاهر و باطن همه موجودات عالم، و بيرون و درون سنگ و چوب و انسان و شيطان و بت و همه چيزها خداست! و اصلا چيزي غير از خدا وجود ندارد!امام رضا عليه السلام ميفرمايند:
وأما الظاهر... لقهره وغلبته الاشياء وقدرته عليها كقول الرجل: ظهرت على أعدائي... فهكذا ظهور اللّه‏ على الاشياء. ووجه آخر أنه الظاهر لمن أراده لا يخفى عليه شيء، وأنه المدبّر لكل ما يرى، فأي ظاهر أظهر وأوضح أمرا من اللّه‏ تبارك وتعالى فإنك لا تعدم صنعته حيثما توجهت وفيك من آثاره ما يغنيك، والظاهر منا البارز بنفسه والمعلوم بحده...
أمير المؤمنين عليه السلام ميفرمايند:
الظاهر بعجائب تدبيره للناظرين، والباطن بجلال عزته عن فكر المتوهمين.
أمير المؤمنين عليه السلام ميفرمايند:
لم يزل أولا قبل الاشياء بلا أوليّة، وآخرا بعد الاشياء بلا نهاية، عظم أن تثبت ربوبيته بإحاطة قلب أو بصر.
امام رضا عليه السلام مي فرمايند:
ولا تصحبه الاوقات.

آیه دوم: ـ ونفخت فيه من روحي.
"و از روح خود در آن دميدم."
روح نيز يکي از مخلوقات خداوند تعالي است که آن را مانند ساير مخلوقات خويش بدون سابقه وجودي آن (لا من شيء) آفريده است، و از باب شرافتي که نسبت به برخي مخلوقات دارد آن را به خودش نسبت داده است، همان‌طور که مسجد و کعبه را نيز که يکي از مخلوقات اويند به جهت شرافتشان به خودش نسبت داده و اضافه نموده و فرموده است: "بيتي" يعني خانه من. سپس از آن روح که مخلوق اوست به برخي از مخلوقات خود اعطا نموده است. لذا بر خلاف تصور فلاسفه و عرفا معناي آيه اين نيست که روح جزئي يا حصّه‌اي يا مرتبه‌اي از ذات احديت مي‌باشد و آن را به برخي اشيا داده است!امام باقر عليه السلام در باره روحي كه در آدم دميده شده است و علّت اضافه آن به خداوند مي‌‏فرمايند:
همانا خداوند روح را به خودش نسبت داده، براي اين‌كه آن را بر ارواح ديگر برتري داد، همان‌گونه كه خانه‏اي را از ميان خانه‏ها برگزيده و فرموده: "خانه من" و در باره پيامبري از پيامبرانش فرموده است: "خليل و دوست من" و نظاير آن‌ها. و همه آنها مخلوق و ساخته شده و حادث و پديد آمده و تحت ربوبيت و تدبير خداوندند.
و امام صادق عليه السلام در ردّ پندار كساني كه ذات خداوند تعالي را قابل تمليک، يا اعطا، يا صدور و توليد روح يا چيز ديگر مي‌‏دانند ـ مي‌‏فرمايند:
همانا خداوند تبارك و تعالي يكتاي بدون جزء و صمد است و ‌اندرون ندارد [تا داراي روح بوده و از آن در آدم دميده باشد] و اين روح که در آدم دميده شده، تنها آفريده‏اي از آفريده‏ هاي او مي‌‏باشد [که از آن در آدم دميده و قرار داده است].

گفتگوی هم میهن...
ما را در سایت گفتگوی هم میهن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان fhammihan بازدید : 97 تاريخ : چهارشنبه 26 خرداد 1395 ساعت: 6:35