***تمسخر یهود عمر را به خاطرواضح بودن نص غدیر وکودتای سقیفه ***

به این روایت صحیح بخاری مراجعه کنید و ببینید که یهود چگونه خلیفه دوم را دست میانداختند! چون نص غدیر آنقدر آشکار بود که قضیه کودتا را حتی کفار هم میدانستند، لذا به خلیفه متلک میگفتند و کنایه میزدند! و در یکی از این روایات صحیح بخاری آنچنان خلیفه را دستپاچه میکنند که جائی که اصلا جای قسم خوردن نیست یک دفعه قسم میخورد و در طول تاریخ مشت خودش را باز میکند!
مضمون این حدیث چهار بار در صحیح بخاری و سه بار در صحیح مسلم آمده، اما آنجا که خلیفه قسم میخورد خیلی به قول شما خنده‌دار است!:
صحيح البخاري (1/ 18)
45 - حدثنا الحسن بن الصباح، سمع جعفر بن عون، حدثنا أبو العميس، أخبرنا قيس بن مسلم، عن طارق بن شهاب، عن عمر بن الخطاب، أن رجلا، من اليهود قال له: يا أمير المؤمنين، آية في كتابكم تقرءونها، لو علينا معشر اليهود نزلت، لاتخذنا ذلك اليوم عيدا. قال: أي آية؟ قال: {اليوم أكملت لكم دينكم وأتممت عليكم نعمتي ورضيت لكم الإسلام دينا} [المائدة: 3] قال عمر: «قد عرفنا ذلك اليوم، والمكان الذي نزلت فيه على النبي صلى الله عليه وسلم، وهو قائم بعرفة يوم جمعة»
ترجمه:
مردی از یهود به عمر گفت: ای امیرالمؤمنین، آیة‌ای در کتاب شما مسلمین است که اگر بر ما یهودیان نازل شده بود هرآینه آن روز را عید قرار میدادیم! عمر پرسید: کدام آیة؟ گفت: الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا، عمر گفت: ما آن روز را شناخته‌ایم، و نیز مکانی را که بر پیامبر نازل شده در حالی که ایشان در عرفه بودند روز جمعه.
صحيح البخاري (6/ 50)
باب قوله: {اليوم أكملت لكم دينكم} [المائدة: 3]
4606 - حدثني محمد بن بشار، حدثنا عبد الرحمن، حدثنا سفيان، عن قيس، عن طارق بن شهاب، قالت اليهود لعمر: إنكم تقرءون آية لو نزلت فينا لاتخذناها عيدا، فقال عمر: " إني لأعلم حيث أنزلت، وأين أنزلت، وأين رسول الله صلى الله عليه وسلم حين أنزلت: يوم عرفة وإنا والله بعرفة - قال سفيان: وأشك - كان يوم الجمعة أم لا " {اليوم أكملت لكم دينكم} [المائدة: 3]

ترجمه:یهود به عمر گفتند: شما مسلمین، آیه‌ای را قرائت میکنید که اگر در بین ما نازل شده بود هرآینه ما آن را عید قرار میدادیم! پس عمر گفت: هرآینه من میدانم کی و کجا نازل شده است، و پیامبر کجا بودند وقتی نازل شد، روز عرفه نازل شد و ما قسم به خدا در عرفه بودیم! و راوی میگوید: و شک دارم روز جمعه بود یا خیر؟ آیة اليوم أكملت لكم دينكم.

آقای خلیفه! شما خلیفه مسلمین هستید، و یهود از شما عظمت مضمون و تعیین نزول این آیه را پرسیدند، خوب قشنگ جواب دهید که فلان روز و فلان جا نازل شد! آیا مگر کسی در فرمایش شما شک دارد که با پشتوانه قسم میخواهید آن را جا بیاندازید؟! روز به این مهمی برای مسلمین، چه قسمی نیاز دارد؟

خوب، تعیین روز کردید، چرا جواب آنها را ندادید؟! (جواب دیپلماسی، فقط سائلین را به قول دوست ما میخنداند!) آنها میگویند: آیا چنین آیه با چنین عظمت، آیا نباید مسلمین یک روز عید، با عنوان روز اکمال دین و اتمام نعمت الهی، داشته باشند؟ و خلیفه جواب میدهد: این آیه روز عرفه نازل شد، خوب! نازل شده باشد، و حتی فرض بگیریم عرفه نزد مسلمین، عید هم باشد، اما سؤال این نبود! سؤال از عنوان روز عید بود! آیا مسلمین روز عرفه را به عنوان روز اکمال دین و اتمام نعمت الهی، عید میگیرند؟ ای امت اسلام! که صحیح بخاری را قبول دارید، آیا روزی در اسلام با عنوان روز اکمال دین و اتمام نعمت دارید؟ آیا شکرگزاری نعمت خدا این نیست که این روز را گرامی بدارید؟ پس کو؟!

قضیه وقتی جالب میشود که بفهمیم یک روایت معروف به روایت حبشون از قدیم بین بزرگان محدثین اهل سنت مطرح بوده که خیلی کار را بر خلیفه سخت میکند! ابوهریره نقل میکند که این آیه ، روز غدیر خم ۱۸ ذیحجة نازل شده، و روزه این روز معادل شصت ماه روزه، ثواب دارد! ابن کثیر در تاریخش البدایة ، این روایت حبشون را نقل میکند و میگوید این حدیث منکر است بلکه دروغ است! چرا؟! چون در صحیحین آمده که عمر گفت: این آیه در روز جمعه در عرفه نازل شده است!:

البداية والنهاية ط إحياء التراث (5/ 233)
فإنه حديث منكر جدا بل كذب لمخالفته لما ثبت في الصحيحين عن أمير المؤمنين عمر بن الخطاب أن هذه الآية نزلت في يوم الجمعة يوم عرفة.

و تاریخ تکرار هم میشود! ابن کثیر از استادش ذهبی نقل میکند که مثل خلیفه، او هم قسم میخورد که آیه الیوم اکملت در روز عرفه نازل شده است! اما دنبال آن میآورد: و الله تعالی أعلم!!! آیا پس از قسم جانانه، باز خدا، داناتر است؟! بلی خدا از همه داناتر است، اما گفتن این جمله، جا دارد:

البداية والنهاية ط إحياء التراث (5/ 232)
فأما الحديث الذي رواه ضمرة عن ابن شوذب، عن مطر الوراق، عن شهر بن حوشب عن أبي هريرة.قال لما أخذ رسول الله صلى الله عليه وسلم بيد علي قال: " من كنت مولاه فعلي مولاه فأنزل الله عز وجل * (اليوم أكملت لكم دينكم وأتممت عليكم نعمتي) قال أبو هريرة وهو يوم غدير خم من صام يوم ثمان عشرة من ذي الحجة كتب له صيام ستين شهرا. فإنه حديث منكر جدا بل كذب لمخالفته لما ثبت في الصحيحين عن أمير المؤمنين عمر بن الخطاب أن هذه الآية نزلت في يوم الجمعة يوم عرفة. ورسول الله صلى الله عليه وسلم واقف بها كما قدمنا وكذا قوله أن صيام يوم الثامن عشر من ذي الحجة وهو يوم غدير خم يعدل صيام ستين شهرا لا يصح لأنه قد ثبت ما معناه في الصحيح أن صيام شهر رمضان بعشرة أشهر فكيف يكون صيام يوم واحد يعدل ستين شهرا هذا باطل. وقد قال شيخنا الحافظ أبو عبد الله الذهبي: بعد إيراده هذا الحديث هذا حديث منكر جدا. ورواه حبشون الخلال، وأحمد بن عبد الله بن أحمد النيري وهما صدوقان عن علي بن سعيد الرملي عن ضمرة. قال ويروى هذا الحديث من حديث عمر بن الخطاب، ومالك بن الحويرث، وأنس بن مالك وأبي سعيد وغيرهم بأسانيد واهية. قال: وصدر الحديث متواتر أتيقن أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قاله وأما اللهم وال من والاه فزيادة قوية الإسناد وأما هذا الصوم فليس بصحيح ولا والله ما نزلت هذه الآية إلا يوم عرفة قبل غدير خم بأيام والله تعالى أعلم.

البداية والنهاية ط إحياء التراث (7/ 386)
وقد روي هذا الحديث عن سعد وطلحة بن عبيد الله وجابر بن عبد الله وله طرق عنه وأبي سعيد الخدري وحبشي بن جنادة وجرير بن عبد الله وعمر بن الخطاب وأبي هريرة، وله عنه طرق منها - وهي أغربها - الطريق الذي قال الحافظ أبو بكر الخطيب البغدادي: ثنا عبد الله بن علي بن محمد بن بشران، أنا علي بن عمر الحافظ، أنا أبو نصر حبشون بن موسى بن أيوب الخلال، ثنا علي بن سعيد الرملي، ثنا ضمرة بن ربيعة القرشي، عن ابن شوذب، عن مطر الوراق، عن شهر بن حوشب، عن أبي هريرة قال: " من صام يوم ثماني عشرة من ذي الحجة كتب له صيام ستين شهرا وهو يوم غدير خم لما أخذ النبي صلى الله عليه وسلم بيد علي بن أبي طالب فقال: " ألست ولي المؤمنين؟ قالوا: بلى يا رسول الله! قال: من كنت مولاه فعلي مولاه " فقال عمر بن الخطاب بخ بخ لك يا ابن أبي طالب أصبحت مولاي ومولى كل مسلم فأنزل الله عز وجل * (اليوم أكملت لكم دينكم) * ومن صام يوم سبعة وعشرين من رجب كتب له صيام ستين شهرا وهو أول يوم نزل جبريل بالرسالة.
قال الخطيب: اشتهر هذا الحديث برواية حبشون وكان يقال إنه تفرد به، وقد تابعه عليه أحمد بن عبيد الله بن العباس بن سالم بن مهران المعروف بابن النبري، عن علي بن سعيد الشامي، قلت وفيه نكارة من وجوه منها قوله نزل فيه * (اليوم أكملت لكم دينكم) * وقد ورد مثله من طريق ابن هارون العبدي عن أبي سعيد الخدري ولا يصح أيضا، وإنما نزل ذلك يوم عرفة كما ثبت في الصحيحين عن عمر بن الخطاب وقد تقدم.

بی خود نبود ابن کثیر در البدایة نقل میکند از ابوهریرة که میگفت: این احادیثی که برای شما نقل میکنم اگر زمان عمر نقل میکردم لشج رأسی! سرم را میشکست!:

البداية والنهاية ط إحياء التراث (8/ 115)
وقال ابن وهب: حدثني يحيى بن أيوب عن محمد بن عجلان. أنا أبا هريرة كان يقول: إني لأحدث أحاديث لو تكلمت بها في زمان عمر أو عند عمر لشج رأسي.
وقال صالح بن أبي الأخضر، عن الزهري، عن أبي سلمة: سمعت أبا هريرة يقول: [color="red"]ما كنا نستطيع أن نقول: قال رسول الله صلى الله عليه وسلم[/color] حتى قبض عمر، وقال محمد بن يحيى الذهلي، ثنا عبد الرزاق عن معمر، عن الزهري. قال قال عمر: أقلوا الرواية عن رسول الله صلى الله عليه وسلم إلا فيما يعمل به.
قال ثم يقول أبو هريرة: أفكنت محدثكم بهذه الأحاديث وعمر حي؟ أما والله إذا لأيقنت أن المحففة ستباشر ظهري، فإن عمر كان يقول، اشتغلوا بالقرآن فإن القرآن كلام الله، ولهذا لما بعث أبا موسى إلى العراق قال له: إنك تأتي قوما لهم في مساجدهم دوي بالقرآن كدوي النحل، فدعهم على ما هم عليه، ولا تشغلهم بالأحاديث، وأنا شريكك في ذلك. هذا معروف عن عمر رضي الله عنه.
ای کسانی که کار شما رنگ تحقیق دارد، به بعض کلمات دقت کنید، ابن کثیر، مدافع سرسخت عمر است، اما میگوید: این از عمر معروف بود که میگفت با نقل حدیث از پیامبر، کار نداشته باشید! در صحیح بخاری از ابوهریره نقل شده که میگوید: من احادیثی دارم که اگر برای شما نقل کنم لقطع هذا البلعوم، حلقوم من قطع خواهد شد!!:

صحيح البخاري (1/ 35)
120 - حدثنا إسماعيل، قال: حدثني أخي، عن ابن أبي ذئب، عن سعيد المقبري، عن أبي هريرة قال: " حفظت من رسول الله صلى الله عليه وسلم وعاءين: فأما أحدهما فبثثته، وأما الآخر فلو بثثته قطع هذا البلعوم "
فکرش را بکنید، به قول دوست ما، نصی که نیست که نیست! اگر ابوهریره بخواهد از خودش درآورد، آیا سزایش جز این است که حلقومش بریده شود؟ الی الله تعالی المشتکی.
__________________

- - , .

گفتگوی هم میهن...