اهمیت شیر در تغذیه از دیدگاه پزشکی

ساخت وبلاگ
اهميت توليد مثل:
منظور اصلي در دامپروري جفت کردن نر و ماده‌ها و افزايش گله و ادامه نسل، افزبايش بهتر در گله و بدين‌ترتيب افزايش توليد و درامد است. در يک گله قدرت اقتصادي با قدرت توليد مثل افراد همان گله بستگي نزديکي دارد. هيچ دامدار و موسسه‌اي خواه به منظور تجاري و يا به منظور توليد حيونات تخمي، حاضر به پرورش حيواناتي که قدرت توليد مثل ندارند، نيست، زيرا موقعي که گله تازه‌اي ايجاد مي‌کنيم و تعداد افراد گله کم است، براي زياد کردن افراد گله توليد مثل اهميت عمده‌اي دارد.
اگر زياد کردن افراد گله همراه با سلکسيون صورت مي‌گيرد و در هر دوره تعدادي از حيوانات از گله جدا مي‌شوند، افزايش توليد مثل بيشتر از هر چيز اهميت دارد و نيز جايگزين کردن افراد حذف شده از گله، براي اين که در دوره‌ي حذفي بعدي دچار مشکلي نشويم، بايستي تعداد افراد متولد شده از تعدادي که حذف مي‌شوند، بيشتر باشد. در يک گله علاوه بر اهميت توليد مثل، زمان توليد مثل (زايش) نيز اهميت دارد. روي اين اصل دامدار بايستي زمان زايش را نيز کنترل کند.
عواملي که در توليد مثل موثرند، به اختصار عبارتند از:
1. ژن و توليد مثل:
در حيوانات توليد مثل نيز مانند ساير محصولات بدست امده از حيوان، تحت تاثير عوامل ژنتيکي است. بالا و پايين بودن نسبت به توليد مثل قبل از هر چيز به استعداد ژنتيکي بستگي دارد. اگر قابليت اوليد مثل در يک حيوان موجود است، براي اين که اين قابليت خودش را نشان بدهد، عوامل محيطي موثر در ان بايستي تامين شود.
نتيجه‌ي تحقيقات بدست امده از حيوانات ازمايشگاهي نشان مي‌دهد که توليد مثل تحت تاثير فاکتورهاي ژنتيکي بوده و اين عوامل است که ظرفيت و حدود توليد مثل را تامين و تهديد مي‌کند. علاوه بر اين خصوصيات توليد مثل، مثل ساير خصوصيات به ارث بستگي دارد. نتيجه‌ي تحقيقات، ارثي بودن عواملي که باعث کم شدن توليد مثل و حتي در مواردي هم باعث عقيمي حيوان شده و از پدر و مادر به اولاد منتقل مي‌شود، را ثابت کرده است. ارثي بودن قدرت توليد مثل کم است. اين بدين معني است که قدرت توليد مثل بيشتر تحت تاثير عوامل محيطي است، ولي با وجود اين هرقدر شرايط محيطي ايده‌ال باشدف اگر حيوان صاحب ژن‌هاي که استعداد توليد بيشتري دارند، نباشد، نمي‌تواند نتيجه‌ي مطلوب بدهد.
2. تيپ و توليد مثل:
بعضي از پرورش دهندگان معتقدند که تيپ و ساختمان بدني بخصوصي دارند، نسبت به حيوانات ديگر قدرت توليد مثل بيشتري دارند. اين فکر بيشتر از اين ناشي مي‌شود که اشکال مختلف بدني در تامين دستگاه تناسلي رسا و يا نارسا است. مثلا جثه‌.
نتيجه‌ي تحقيقات بدست امده نشان مي‌دهد که حيواناتي که جثه‌ي بزرگي دارند، 4/7 و انهايي که جثه‌شان کوچک است، 8/5 در طول عمر اقتصادي‌شان بچه توليد کرده‌اند. همين ازمايشات ثابت کرده است حيواناتي که جثه‌ي بزرگي دارند، نسبت به حيواناتي که جثه‌ي کوچک‌تر دارند‌، زودتر به سن بلوغ مي‌رسند، ولي بستگي تيپ و توليد در هر زمان و بطور قطع مشاهده نشده است، اگر بين تيپ و توليد مثل بستگي وجود داشته باشد، اين بستگي به احتمال زياد مربوط به ترشح هورمون است و ترشح هورمون به نسبت‌هاي مختلف تحت تاثير عوامل ژنتيکي بودنش معلوم است.
3. سن و توليد مثل:
ارتباط بين توليد مثل و سن، با ازمايشات متفاوتي ثابت شده است. مخصوصا قدرت توليد مثل در سال‌هاي پايين کم است. با زياد شدن سن، قدرت توليد مثل زياد مي‌شود، ولي بعدا در سال‌هاي بالا با زياد شدن سن، کم مي‌شود.
اولين سني که حيوان بارور مي‌شود، در توليد مثل سال‌هاي بعد حيوان تاثير مي‌گذارد، اما اين تاثير تا چه حدودي است؟ تا به حال مشخص نشده است، ولي معتقدند اگر سن حيواني که براي اولين بار توليد مثل مي‌کند، از حد عادي خيلي زياد باشد، احتمال اين که حيوان بارور شود، کم است. بر خلاف اين اگر حيوان زودتر از سن عادي جفت داده شود و بارور گردد، رشد و نمو حيوان تحت تاثير قرار گرفته و کم مي‌شود و حيوان قادر به تظاهر صفات ارثي‌اش نخواهد بود. اولين سن جفت‌گيري با نژاد و تغذيه حيوان تغيير مي‌کند. معمولا حيوانات زودرس (نژادهاي زودرس) نسبت به نژادهاي ديررس زودتر به جفت‌گيري داده مي‌شوند.
4. تغذيه و توليد مثل:
تغذيه در توليد مثل حيوان تاثير زيادي دارد، ولي نبايد فراموش کرد که تغذيه حيوان به مدت طولاني با مواد غذايي که از کيفيت خوبي برخوردارند، چربي گرفتن خود و اطراف دستگاه تناسلي شده و در نتيجه تاثير منفي در توليد مثل دارد. تغذيه ناقص نيز تاثير منفي در توليد مثل دارد. عدم تغذيه صحيح باعث به تاخير افتادن بلوغ جنسي مي‌شود و در حيوانات بالغ باعث کم شدن فعاليت ارگان‌هاي تناسلي مي‌گردد و حتي در مواردي باعث عقيم ماندن حيوان مي‌گردد.
تعذيه ناقص باعث کم شدن فعاليت جنسي در حيوان مي‌شود، زيرا غده هيپوفيز که بر روي فعاليت جنسي تاثير دارد، در اثر عدم تغذيه‌ي صحيح نمي‌تواند اعمالش را به خوبي انجام دهد. در نتيجه هورمون‌هاي گوناد و تروب در حيوانات ماده بر روي تخمدان‌ها و در حيوانات نر بر روي بيضه کم مي‌شود. نتيجتا توليد اسپرم و اوول دچار اشکال مي‌گردد.
کمبود ويتامين‌ها نيز در توليد مثل موثر است. اگر حيوانات به مدت طولاني با مواد غذايي مثل کاه و علوفه خشک نامرغوب تغذيه شوند، به علت کمبود ويتامين A و کاروتن نمي‌توانند به خوبي بارور شوند. کمبود ويتامين A در گاوهاي نر، سبب دژنره شدن سلول‌هاي مولد اسپرم و در نتيجه توليد اسپرم کم مي‌شود. در گاوهاي ماده اگر کمبود ويتامين A در جيره‌ي غذايي ادامه يابد، باعث مختل شدن سيکل استروس مي‌شود و در نتبحه باروري حيوان به تاخير مي‌افتد. کمبود ويتامين A در ماده گاوهاي ابستن بيشتر در اخر دوره‌ي ابستن مشهود است و نتيجه‌اش سقط جنين و با ضعيف بودن گوساله در موقع تولد و حتي گوساله متولد شده، مرده است.
در کمبود مواد معدني، به علت اينکه رشد و نمو حيوان به خوبي صورت نمي‌گيرد، در توليد مثل حيوان اثر مي‌گذارد. مواد معدني که همراه شير از بدن خارج مي‌شود و جهت ساختن اسکلت جنين و بچه مورد استفاده قرار مي‌گيرد، بايستي با مواد غذايي تامين شود. بخصوص کلسيم و فسفر و ديگر مواد معدني بايستي درنظر گرفته شود، زيرا در توليد مثل بعدي حيوان تاثير مي‌گذارد. در کمبود کلسيم و فسفر جيره‌ي غذايي، جنين به طور عادي رشد نخواهد کرد و زايمان بطور طبيعي صورت نمي‌گيرد و اگر گوساله زنده به دنيا ايد، در اثر کمبود اين مواد در جيره‌ي غذايي مادرش دچار عوارضي استخواني مي‌شود. اگر مقدار پتاسيم جيره کم شود، از قدرت توليد اسپرماتوزئيد کاسته مي‌شود. در گاو نر توصيه مي‌شود به تناسب هر سرويس 800 گرم کنسانتره بيشتر خورانيده شود.
5. محيط و توليد مثل:
ثابت شده است که حيواناتي که در فضاي ازاد نگهداري و تغذيه مي‌شوند، نسبت به حيواناتي که در اصطبل و فضاي بسته نگهداري مي‌شوند، توليد مثل بيشتري دارند. همين وضعيت در مورد حيواناتي مثل گاو نيز صادق است. مثلا گاوهاي نري که در يک گوشه اسطبل بسته شده و همان جا بدون اين که حرکتي داشته باشد، مواظبت و تغذيه مي‌شوند، گاوهاي تنبلي شده و قدرت جنسي‌شان پايين مي‌ايد. شرايط اقليمي و اکولوژي محيط زيست از لحاظ ارتفاع، درجه حرارت، رطوبت، علفه مرتع، حشرات، بيماري‌هاي عفوني و انگلي و غيره در توليد مثل نقش عمده‌اي دارند.

تلقيح مصنوعي:
تلقيح مصنوعي عبارت است از جمع‌اوري اسپرم گاو نر و قرار دادن ان در اندام تناسبي دام ماده مي‌باشد، البته زماني که گاو ماده اماده باشد. تلقيح مصنوعي قابل استفاده در دام‌هاي مختلف مي‌باشد، ولي استفاده اصلي ان در گاو مي‌باشد. تلقيح مصنوعي در حقيقت يک روش کنترل بهداشتي مي‌باشد، چون با استفاده از اين روش انتقال بيماري‌هاي تناسلي که ممکن است از طريق جفت‌گيري طبيعي توسط گاو نر به کل گله انتقال يابد، جلوگيري مي‌شود.
استفاده‌هاي اصلاح نژاد که از اين امر مي‌شود، عبارت است از اين که در صورت داشتن يگ گاو نر ممتاز مي‌توان تعداد زيادي نتايج از ان بدست اورد. مي‌توان هزينه نگهداري و خريد يک گاو نر ممتاز را حذف نمود. بنابراين دامداران کم‌بضاعت هم مي‌توانند از بهترين نطفه‌ي نرهاي ممتاز استفاده کنند و گله خود را اصلاح نمايند، به سولت مي‌توان نسبت به ارسال اسپرم به تمام نقاط نمود.
بنابراين فرصت استفاده از نطفه نر ممتاز براي تمام نقاط دنيا موثر است. مي‌توان نسبت به نگهداري اسپرم به مدت طولاني حتي پس از مرگ خود گاو نر اقدام نمود و در کل بهبود ژنتيکي در مدت بسيار کوتاهي ميسر مي‌گردد.

فيزيولوژي پستان:
پستان گاو نر توسط يک خط به دو قسمت طولي تقسيم مي‌شود که بعدا هر کدام از اين قسمت‌ها مجددا دو قسمت مي‌شود و هر يک از اين قسمت‌ها به طور مجزا به يک سر پستان وصل مي‌شوند. شکل و رشد پستان اهميت بسيار زيادي دارد، زيرا که پستان خوب بايستي قبل از شيردوشي پر و دو قسمت پستان موازي هم قرار گيرد، علاوه بر اين هر دو قسمت پستان با هم برابر باشند.
پستان بوسيله‌ي بافت پيوندي به سطح شکم متصل مي‌شود و علاوه بر اين توسط بندهايي نگهداري مي‌شود. همين بندها ديواره‌هاي داخلي بين چهار قسمت پستان را تشکيل مي‌دهند. اگر بافت پيوندي پستان زياد رشد کرده باشد، ان را پستان گوشتي و اگر بافت پيوندي از طبقات چربي احاطه شده باشد، پستان پرچربي ناميده مي‌شود. بدين جهت است که بزرگي پستان به تنهايي نشان دهنده‌ي توليد زياد شير نمي‌باشد. پستان خوب بايستي بعد از شيردوشي جمع شده و يا تا بخورد، در حالي که پستان گوشتي و يا پستان چاق همين‌طور به همان حال پيش از شيردوشي باقي مي‌ماند. مجراي شير تقريبا به طول 5/1-1 سانتمتر بوده که وسيله‌ي يک عضو حلقوي بسته مي‌شود و بدين وسيله از ريختن شير و ورود ميکروب‌ها به داخل پستان تا حدي جلوگيري مي‌کند.
ساختمان داخلي پستان شامل:
سر پستان انبار يا مخزن پستان، مجاري شير حباب‌هاي غده‌اي يا بافت غده‌اي. هر قسمت از پستان داراي يک مخزن شير مجزا مي‌باشد. مخزن شير در گوساله و در دام‌هاي جوان، کوچک بوده و به تدريج در دام‌هاي مسن، بزرگ مي‌شود. به هر مخزن شير حدود 12-8 مجراي شير ارتباط دارند.
حباب‌هاي غده‌اي يا بافت غده‌اي:
قسمت عمده‌ي داخل پستان را حباب‌هاي غده‌اي تشکيل مي‌دهد که از تعداد بسيار زيادي لوله‌هاي ظريف که از غده‌ها منشعب مي‌شوند، بوجود امده و در دوران شيردهي بزرگ شده و الويول ناميده مي‌شوند. حباب غده‌اي از 10-6 الويل تشکيل يافته است. قسمت داخلي حباب‌هاي غده‌اي کوچک يا الويل‌ها سلول‌هاي مولد شير پوشده شده است که در اين سلول‌ها عمل ترشح شير انجام مي‌گيرد. در يک پستان گاوي که خوب رشد کرده باشد، در حدود 2 ميليارد حباب غده‌اي وجود دارد. حجم 400 عدد از حباب‌هاي غده‌اي روي هم به اندازه‌ي يک ارزن است.
خون مورد احتياج پستان گاو به وسيله‌ي 2 سرخرگ اصلي که از قسمت فوقاني پستان وارد مي‌شود، تامين مي‌گردد که مجددا هر يک از اين سرخرگ‌ها به 2 قسمت منشعب شده و هر کدام خون مورد احتياج يکي از چهار قسمت پستان را تامين مي‌کند. اين تقسيمات سرخرگي در داخل پستان ادامه مي‌يابد و بالاخره به صورت مويرگ اطراف حباب‌هاي غده‌اي را احاطه مي‌کند.
مويرگ‌ها مهمترين قسمت دستگاه گردش خون پستان را تشکيل مي‌دهند، زيرا توسط همين مويرگ‌هاست که مواد لازم جهت تغذيه و رشد پستان و ترشح و توليد شير در اختيار سلول‌ها گذاشته مي‌شود. اين عمل بوسيله‌ي خاصيت اسمزي و نفوذ از طريق جدا ياخته‌ها در حباب‌هاي غده‌اي و مويرگ‌ها انجام مي‌گيرد. خون پس از جا گذاشتن مواد لازم جهت ساخته شدن شير مجددا بوسيله‌ي مويرگ‌ها جمع شده و بوسيله‌ي شاهرگ‌ها از پستان خارج مي‌شود.
بافت‌هاي ترشحي و پيوندي داخل پستان بوسيله‌ي مايع بي‌رنگ که لنف ناميده مي‌شود، احاطه مي‌گردد. لنف در تمام قسمت‌هاي پستان بين بافت‌ها و سلول‌ها، بخصوص جاهايي‌که خون وجود ندارد، جريان مي‌يابد که علاوه بر تامين مواد غذايي لازم جهت توليد شير مايعاتي را هم که در بافت‌ها وجود دارد، جمع کرده و مجددا وارد دستگاه گردش خون مي‌نمايد. علاوه بر اين گره‌هاي لنفي موجود در پستان باعث منهدم شدن و يا برطرف شدن اجسام خارجي و يا باکتري‌هايي که وارد پستان شده است، مي‌گردند و بدين روش از عفونت‌هايي که ممکن است در بدن ايجاد شود، ممانعت مي‌کند.
شير در داخل پستان و در حباب‌هاي غده‌اي تشکيل مي‌گردد. حباب‌هاي غده‌اي پستان توسط مويرگ‌ها کاملا احاطه شده و مواد مختلف لازم جهت تشکيل شير از همين مويرگ‌ها تامين مي‌شود. مواد غذايي خون که براي تشکيل شدن شير لازم است، لاعث رشد يا انبساط حباب‌هاي غده‌اي شده و سپس در محفظ الوئل‌ها جمع مي‌گردد که بدين طريق يک قطره بسيار کوچک شير تشکيل مي‌گردد.

اثر عوامل ژنتيکي و محيطي بر توليد شير و تاوهاي شيري
1. توليد شير:
توليد شير حاصل مجموعه‌ي فرايندهاي فيزيولوژيک بسيار پيچيده بوده و تعداد زيادي ژن نيز در فرايندهاي مزبور دخالت دارند، به نحوي که هر يک از ژن‌ها با اثر کم يا زياد مي‌توانند در ميزان توليد نقش داشته باشند. پيشرفت ژنتيکي در يک جمعيت دامي، حاصل تغيير در فراواني ژن‌هاست و عواملي نظير انتخاب و مهاجرت که به طور مداوم توسط پرورش‌دهندگان دام اعمال مي‌شود، سبب تغيير فراواني‌هاي ژن‌هاي مطلوب مي‌شوند.
2. توارث:
قدرت توارث در ميزان درصد چربي شير اثر قابل توجهي دارد.
3. نژاد:
درصد چربي شير نژادهايي که توليدشان بيشتر است، از چربي شير نژادهاي کم‌شير، کمتر است.
4. فرد:
در يک نژاد و در شرايط يکسان، ملاحظه مي‌شود که چربي شير بعضي از افراد بيش از برخي ديگر مي‌باشد و اين اختلاف گاهي بسيار قابل ملاحظه است.
5. کار:
تجربه ثابت کرده است که نسبت درصد چربي ماده گاوهايي که کار سبکي انجام مي‌دهند، کمي افزايش مي‌يابد.
6. درجه حرارت و رطوبت:
نژادهاي با جثه‌ي بزرگ (مثل هلشتاين) نسبت به نژادهاي کوچک در مقابل درجه‌ي حرارت کم، تحمل بيشتري دارند و با کم شدن درجه حرارت، چربي شير، مواد غير محلول در چربي، درصد مواد محلول در چربي افزايش مي‌يابد. برعکس، با افزايش درجه حرار تغييرات فوق برعکس است.
7. منحني شيردهي:
توليد شير گاو تقريبا 3 تا 6 هفته بعداز زايمان به حداکثر مي‌رسد و سپس به تدريج کاهش مي‌يابد. در صورتي که دوره‌ي شيردهي 305 روز و دوره‌ي خشکي 60 روز باشد، در ان صورت فاصله‌ي زايش يک سال است. ميزان توليد شير يک گاو به شرايط بدني حيوان در زمان زايمان، ظرفيت ژنتيکي، نحوه‌ي تغذيه و عدم ابتلاء به بيماري‌هاي عفوني و متابوليکي پس از زايمان بستگي دارد، در صورتي که حيوان در زمان زايش از نظر جسماني در شرايط مناسب بوده و به طرز صحيح و کافي تغذيه ‌شود، ميزان حداکثر توليد شير افزايش مي‌يابد.
چگونگي ادامه توليد پس از حداکثر توليد تداوم شيردهي مي‌نامند. تداوم شير گاوهايي که ميزان کاهش توليد انها بعد از به حداکثر رسيدن شديد است، پايين مي‌باشد، لذا لازمه‌ زياد بودن توليد در يک دوره‌ي شيردهي ان است که تداوم و ميزان حداکثر توليد گاوها، زياد باشد.
8. تغييرات روزانه مقدار توليد شير و اجزاي تشکيل دهنده‌ي ان:
مقدار توليد شير و درصد ترکيبات تشکيل دهنده‌ي ان در روزهاي مختلف دوره‌ي شيردهي تغيير مي‌کند. اين تغييرات روزانه در توليد شير به چگونگي تخليه شير از پستان حيوان نيز مربوط مي‌شود، ولي تاثير تغيير حاصله در شير و ترکيبات ان (ناشي از بيماري، سوء تغذيه، کم‌اشتهايي و ساير عوامل) طولاني‌تر از تغييراتي است که در اثر نحوه تخليه پستان، دوشيدن ناقص و يا فحلي ايجاد مي‌شود. کاهش توليد شير اگر براي مدت چند روز ادامه يابد، معمولا با بالارفتن درصد چربي شير همراه است و اين امر به دلايل ان است که رابطه‌ي بين توليد شير و درصد چربي منفي است.
در مواردي که پستان به طور ناقص تخليه مي‌شود، اخرين مقادير باقيمانده‌ي شير در پستان که از لحاظ مقدار درصد چربي بالاست، قابل حصول نيست. شيري که در ابتدا خارج مي‌شود، ممکن است فقط 1 درصد چربي داشته باشد، در حالي که شير باقيمانده در پستان 8 تا 15درصد چربي دارد.
هنگامي که گاوها در فاصله‌ي 11 و 14 ساعت از يکديگر دوشيده مي‌شوند، تست چربي شير حاصل از دوشش صبح و عصر به اندازه‌ي 1درصد متفاوت است. بخشي از اين تفاوت به دليل رابطه‌اي است که بين فشار پستان با ترشح شير و چربي وجود دارد. همچنين فعاليت گاو در طول روز سبب مي‌شود که درصد چربي شير به دست امده از دوشش عصر نسبت به شير صبح بيشتر باشد.
9. تفاوت‌هاي نژادي:
مجموعه‌ي حيواناتي که از نظر صفات مشخصي متشابه بوده و اين خصوصيات نيز قابل توارث ‌باشد، يک نژاد را تشکيل مي‌دهند. نژادهاي مهم گاو شيري تحت تاثير عوامل مختلف از قبيل: دخالت بشر بر اساس صفات تيپ، نظير قد، هيکل، تناسب اعضاء بدن، رنگ، خصوصيات پستان و يا بر اساس صفات توليدي نظير توليد (شير يا گوشت) بوجود امده‌اند. از نژادهاي مشهور گاو شيري مي‌توان هلشتاين، جرزي و بروان سوييس را نام برد. شير توليد شده توسط نژادهاي مختلف از لحاظ درصد چربي، پروتئين و مقدار مواد خشک بدون چربي متفاوت بوده و اصولا نژادهايي که مقدار شير بيشتري توليد مي‌کنند، درصد چربي شير انها کمتر است.
10. گله:
بطور کلي تفاوت رکورد در گله‌هاي مختلف به دليل نحوه‌ي مديريت (از قبيل نگهداري، پرورش، تغذيه و ...) است، چون تاثير تمامي عوامل فوق در سال‌ها و فصل‌هاي مختلف تغير مي‌کند، لذا معمولا اثرات گله، سال و فصل تواما درنظر گرفته مي‌شوند.
11. طول دوره‌ي شيردهي:
دوره‌ي شيردهي مدتي است که گاو بين دو زايش متوالي شير توليد مي‌کند. شواهد زيادي وجود دارد که از لحاظ فيزيولوژيکي شيردهي تاثير زياد و قابل ملاحظه بر رشد جسماني حيوان دارد. اين اثر در بعضي از گاوها بيشتر از سايرين است. اجزاء تشکيل دهنده‌ي شير نيز تحت تاثير مراحل دوره‌ي شيردهي قرار مي‌گيرند. اصولا در يک گله گاو شيري تفاوت‌هاي زيادي از نظر طول دوره‌ي شيردهي وجود دارد. تعدادي از گاوها به دلايلي نظير خشک شدن پيش از موعد، ابتلاء به بيماري‌ها، دوره‌ي شيردهي کوتاهتري نسبت به بقيه دارند. لذا به منظور مقايسه‌ي رکوردهاي شير لازم است انها را را براي طول دوره‌ي شيردهي تصحيح کرد. در کشورهاي مختلف مبناي مورد استفاده جهت اين امر متفاوت است، ولي عموما رکوردهاي شير بر مبناي 305 روز تصحيح مي‌شوند. انتخاب اين مدت شيردهي به دو دليل است:
1. ميانگين مدت دوره‌ي شيردهي اکثر نژادهاي شيري 10 ماه است.
2. فاصله‌ي بين دو زايش متوالي هر گاو بايد 12 ماه باشد.
12. دفعات دوشش در روز:
گاوها معمولا در هر روز 2 بار دوشيده مي‌شوند. در صورتي که فصله‌ي بين شيردوشي يکسان باشد، تفاوت ترکيب شير در دو نوبت دوشش کمتر مي‌شود. هنگامي که گاوها روزانه 2 بار و در فواصل مساوي دوشيده مي‌شوند، درصد چربي شير صبح، بالاتر است. از طرفي مدت شيردهي گاوهايي که روزانه 4 بار دوشيده مي‌شوند، نسبت به گاوهاي که 2 بار دوشش بيشتر است. همچنين در صورتي که گاوها، يکبار در روز دوشيده شوند، زودتر خشک مي‌شوند، در نتيجه مدت شيردهي انها کوتاهتر از 305 روز است. عموما رکوردهاي شير بر اساس 305 روز و دو بار دوشش تصحيح مي‌شوند.
13. سن زايش:
تحقيقات نشان داده است که با افزايش سن، ميزان کل توليد شير و چربي در يک دوره‌ي 305 روزه شيردهي زياد مي‌شود. اين افزايش در توليد به دليل بهبود شرايط جسماني، رشد و توسعه تدريجي بافت پستان حيوان است. گاوها در زايمان اول تا ششم به ترتيب 100.95.92.90.85.75 درصد ظرفيت نهايي خود را توليد مي‌کنند، هرچند که بين نژادهاي مختلف گاو شيري بلوغ جسمي در سنين 7-5 سال است. پس از اين سن به دليل کاهش فعاليت غدد پستاني و بروز اختلافات گوارشي (نظير ساييده شدن دندان‌هاي حيوان) ميزان توليد کاهش يافته و تا زمان مرگ ادامه مي‌يابد. تغييرات ميانگين کل درصد چربي شير در طول عمر گاو شيري کمتر است. در نژاد جرزي درصد چربي در دوره‌ي شيردهي دوم در نژادهاي هلشتاين و ايرشاير در دوره‌ي شيردهي اول حداکثر هستند.
14. نوبت زايش:
از نقطه نظر اقتصادي، دفعات يا نوبت زايش گاوها براي يک دامدار اهميت دارد. در اکثر موارد، سن حيوان با تعداد دفعات زايش گوساله، سنجيده مي‌شود. با اين حال، هنگامي که سن گاو در اولين زايش زياد باشد و فاصله‌ي زايش‌ها نيز به دلايل مختلفي متغير باشد، نوبت زايش نمي‌تواند معرف سن حيوان باشد. معمولا توليد شير گاو در دوره‌ي شيردهي چهارم يا پنجم و براي 2 يا چند دوره‌ي پس از ان تقريبا ثابت و سپس کاهش مي‌يابد. بنابراين به دليل تفاوت‌هاي زيادي که در توليد شير دوره‌هاي مختلف شيردهي وجود دارد، لازم است رکوردها را براي اولين دوره‌ي شيردهي يا بر اساس بالاترين سطح توليد شير 305 روز (دوره‌هاي شيردهي چهارم يا پنجم) تصحيح کرد.
15. موقع زايش (فصول):
اين فاکتور با تغذيه‌ي حيوان ارتباط کامل دارد. اگر گاوها در اخر پاييز يا اول زمستان زايش کنند، توليد شيرشان بالاست. توليد شير معمولا در خلال تابستان به علت بالا بودن درجه حرارت و نامناسب بودن تغذيه در بعضي از گاوداري‌ها کمتر است، مخصوصا در مناطقي که چراگاه‌هاي فقير، غذاي عمده‌ي گاوهاي شيري را تشکيل مي‌دهند، گاوهايي‌ که دوره‌ي شيرواري ان در اخر پاييز و يا زمستان شروع مي‌شود.
در موقع ماکزيمم توليدشان از غذاي بهتري و مديريت خوب برخوردار هستند. زيرا گله‌دار،‌ در اين موقع از سال وقت زيادي دارد که صرف مواظبت از گاوها بکند و علاوه بر اين سعي دارد که تغذيه‌ي گاوها در زمان معين صورت گيرد، گاوهايي که دوره خشک‌شان را در فصل تابستان مي گذرانند، درجه حرارت بالاي محيط و کيفيت بد تغذبه سبب پايين امدن توليد شير نمي‌شود.
16. طول مدت خشکي و شرايط جسماني:
مدت زماني که پستان خشک تين و گاو شير توليد نمي‌کند، اصطلاحا دوران خشکي ناميده مي‌شود. طول مدت خشک ماندن گاو روي شرايط جسماني حيوان در هنگام زايش تاثير دارد. گاوهاي شيري بايد در هنگام زايش در شرايط بدني مطلوب باشند. براي رسيدن به حداکثر توليد شير در دوره‌ي شيردهي بعدي ضروري است که به مدت لازم پستان خشک باشد. اين امر به ويژه در مورد گاوهايي که در وضعيت جسماني مناسبي نيستند، اهميت بيشتري دارد. از انجايي که چربي بدن حيوان در توليد شير مورد استفاده قرار مي‌گيرد (هر 45 کيلو چربي بدن مي‌تواند انرژي لازم براي توليد حدود 300 کيلو شير را تامين کند)، لذا گاوهايي که به هنگام زايش در شرايط جسماني بهتري قرار داشته باشند، نسبت به گاوهاي ضعيف‌تر داراي شيري با درصد چربي بالاتر خواهد بود. از طرفي گاوهايي که در هنگام زايش بيش از حد چاق هستند، به بيماري متابوليکي کتوز بيشتر حساس هستند.
اصولا دوران خشکي براي تجديد شرايط جسماني حيوان بسيار مهم بوده و بافت‌هاي ترشحي پستان در طول مدت خشکي تجديد و احيا مي‌شود. در يک ازمايش 2 کارتيه پستان 2 گاو شيري 10 هفته قبل از زايمان خشک شدند و 2 کارتيه ديگر تا اخر مرحله‌ي ابستن حيوانات مزبور 2 بار در روز دوشيده شدند. در 3 ماه اول پس از زايش کارتيه‌هاي حيوانات مزبور که قبلا به طور مستمر (تا زمان زايمان) دوشيده مي‌‌شدند، نسبت به 2 کارتيه خشک شده، 62-56 درصد بيشتر چربي توليد کردند.
بطور کلي گاوهايي که در 60 روز اخر ابستن خشک مي‌شوند، توليد شير انها در دوره‌ي بعد بيشتر است. بدين ترتيب گاوهايي که دوره‌ي خشکي انها کمتر با بيشتر از 60 روز است، ميزان توليدشان در دوره‌ي بعدي کمتر است. علاوه بر اثرات محيطي ياد شده (گله، طول دوره‌ي شيردهي، سن، فصل زايش، نوبت زايش و ...) عوامل محيطي ديگري نظير وزن بدن، ابستن و فحلي بر تغييرات توليد شير گاو تاثير دارند که منشاء انها محيطي نبوده و جزو عوامل فيزيولوژيک طبقه‌بندي مي‌شوند.
17. وزن بدن:
بين وزن بدن گاوهاي شيري و ميزان توليد شير انها همبستگي مثبت وجود دارد. معمولا گاوهايي بزرگ جثه داراي بافت‌هاي ترشحي بيشتر و سيستم گوارش بزرگتر هستند. بدين لحاظ انرژي مورد نياز احتياجات نگهداري گاوهاي شيري با ميزان سطح متابوليکي بدن انها رابطه دارد. به عنوان مثال، 2 گاو کوچک جثه که هر کدام 360 کيلو وزن دارند، ممکن است نسبت به يک گاو 720 کيلوگرمي بيشتر شير توليد ‌کنند، ولي احتياجات نگهداري 2 راس گاو مزبور بيشتر از گاو سنگين‌تر است. بررسي‌ها نشان مي‌دهد که گاوهاي بزرگ در مقايسه با گاوهاي کوچکتر (با فرض اين که داراي ظرفيت ژنتيکي برابر در توليد شير باشند) بيشتر شير توليد مي‌کنند. توليد بيشتر شير در گاوهايي با جثه‌ي بزرگتر به دليل بيشتر بودن ظرفيت مصرف علوفه است که باعث مي‌شود مواد معدني بيشتري به پستان حيوان وارد شود.
18. ابستن:
به طور کلي، از هنگام ابستن شدن گاو (حدود 90-60 روز پس از زايش قبلي) توليد شير به طور مداوم کاهش مي‌يابد. مثدار کاهش در توليد شير، همزمان با پيشرفت ابستن در اواخر مرحله‌ي شيردهي افزايش مي‌يابد. وليل واقعي اين کاهش هزينه به درستي معلوم نيست. بر اساس يک فرضيه چون براي رشد و نمو جنين حيوان ابستن به مواد مغذي بيشتري نياز است، لذا توليد شير گاو کاهش مي‌يابد. دليل قابل قبول‌تر اين است که به دليل تغيير ترشح هورمون‌هاي استروژن و پروژسترون در خون، توليد و ترشح شير کاهش مي‌يابد. لذا گاوهاي ابستن نسبت به گاوهاي غيرابستن کمتر شير توليد مي‌کند.
19. فحلي:
در زمان فحلي حيوان، تغييرات فيزيولوژيکي در بدن ايجاد مي‌شود که روي توليد شير (از نظر کمي و کيفي) تاثير مي‌گذارد. گروهي از گاوها علائم مشخصي از فحلي (مانند عصبي بودن، هيجان، تحريک شديد و کم‌اشتهايي) را نشان مي‌دهند، در صورتي که برخي ديگر، اين علائم را کمتر بروز مي‌دهند. عموما مصرف غذا در گاوهاي گروه اول کاهش يافته، لذا توليد شير و اجزاي شير (نظير درصد چربي) کاهش مي‌يابد.
20. بيماري:
در بيماري‌هاي ورم پستان و ساير بيماري‌ها در مقدار شير و درصد چربي شير، کاهش مشاهده مي‌شود.
21. غذا و تغذيه:
چربي شير مي‌تواند در اثر تغذيه، مقداري افزايش يابد، ولي اين افزايش معمولا موقتي است، بعضي از غذاهايي که درصد چربي‌شان بيشتر است، مثل کنجاله، چربي شير را افزايش مي‌دهند و بعضي از جيره‌هاي غذايي سبب کاهش درصد چربي شير مي‌شوند. دليل اصلي کم شدن چربي شير به درستي معلوم نيست، اما تئوري‌هاي ارائه شده در مورد کم شدن چربي شير به شرح زير است:
الف) کم شدن اسيد استيک و استات‌ها، باعث کاهش در توليد اسيدهاي چرب فرار مي‌کند.
ب) کم شدن توليد هيدورکسي بوتيريک در خون و در نتيجه کمبود مواد کربني که در سنتز چربي شير بکار مي‌روند.
ج) توليد زياد پروپيونات که مي‌تواند جوابگوي احتياجات گلوکزي بدن را براورده سازد و در نتيجه از انتقال چربي از بافت‌هاي چربي جلوگيري کرده و باعث کم شدن چربي خون که قابل استفاده جهت ساختن چربي شير مي‌شود، علاوه بر اين استري شدن اسيدهاي چرب در بافت‌هاي چربي کاهش مي‌يابد که اين امر باعث مي‌شود که چربي‌هايي که ممکن به غده پستاني برسند، کم شود. اين تئوري به وسيله‌ي عده‌اي از محققين به اثبات رسيده است.
22. مواد معدني و ويتامين‌ها:
مواد معدني موجود در شير تقريبا ثابت است. يعني (کلسيم، فسفر، پتاسيم و کلروسديم) شير را نمي‌توان با تغيير دادن مقدار اين مواد در جيره‌ي غذايي گاوها عوض کرد. مواد معدني کمياب موجود در شير، به استثناي اهن، مس مي‌تواند با افزايش در جيره‌ي غذايي گاوهاي شيري تا اندازه‌اي در شير افزايش يابد.
مقدار بعضي از ويتامين‌هاي موجود در شير مي‌تواند با افزايش اين ويتامين‌ها در جيره‌ي غذايي افزايش يابد. اين افزايش در مورد ويتامين‌هاي محلول در چربي، يعني E, D, A صادق است. ويتامين‌هاي E, A بايستي به وسيله‌ي جبره‌ي غذايي در دسترس حيوان قرار گيرد، زيرا که اين ويتامين‌ها در توليد شير بيشتر موثر است.

روش‌هاي مختلف شيردوشي:
هدف از نگهداري و پرورش گاهاي شيري، توليد هرچه بيشتر شير است. ولي موفقيت‌ نهايي زماني حاصل مي‌شود که شير بيشتر توليد شود و داراي کيفيت خوب براي مصرف‌کننده و بازار باشد. شير با کيفيت عالي، به شيري اطلاق مي‌شود که داراي حداقل باکتري و مواد خارجي بوده و طعم مطلوبي داشته باشد.
توليد شير با کيفيت خوب، مستلزم تميز و سالم بودن گاو بوده و بايد تغذيه کامل و صحيحي داشته باشد. علاوه بر اين اصطبل، محوطه به خصوص شيردوشي تميز بوده و به خوبي تهويه بشود. گاوهاي شيرده بايستي از بيماري‌هاي توبرکولوز، بروسلوز، ورم پستاني و ساير امراض که مانع توليد عادي شير هستند، عاري باشد. گاو بخصوص پستانش بايد تميز باشد، اساس تميز بودن يک گاو، تميزي اصطبل و محوطه‌اش مي‌باشد. علاوه بر اين اصطبل بايستي به خوبي تهويه شود، زيرا بوهاي نامطبوع از طريق استنشاق وارد ششها شده و از انجا مويرگ‌ها در خون پخش مي‌شوند و بالاخره همين بوي نامطبوع از طريق خون وارد شير شده و کيفيت شير را پايين مي‌اورد.
جهت توليد شير تميز، بايستي وسايل شيردوشي تا حد امکان عاري از ميکروب و الودگي باشد. شير نبايستي در ظروف اهني و يا مسي جمع‌اوري شود، زيرا ممکن است بوي اکسيد گرفتن شير بشود. براي اين که کيفيت شير حفظ شود و بوي نامطبوع نگيرد، درجه حرارت شيميايي بايستي در مدت کمتر از 2 ساعت بعد از اتمام شيردوشي به 5-4 درجه سانتي‌گراد تقليل داده شود (در اين درجه حرارت باکتري‌ها حداقل رشد را دارا هستند)، شير بايستي از گرد و غبار، باکتري‌ها، درجه حرارت زياد، نور افتاب و يا نورهاي مصنوعي شديد به خوبي محافظت شود، زيرا همه‌ي اين عوامل باعث پايين امدن کيفيت شير مي‌شوند. به طور کلي شيردوشي به دو طريق دستي و مکانيکي انجام مي‌گيرد.

درجه حرارت اب براي شتشوي پستان:
در دوشش شير با دست، با درنظر گرفتن فاصله‌ي زماني بين امادگي پستان و دوشش کامل شير، درجه حرارت چندان اهميتي ندارد، ولي در دوشش با ماشين با توجه به فاصله‌ي زماني بين امادگي پستان و دوشش کامل شير که طولاني‌تر از دوشش با دست مي‌باشد، بهترين درجه حرارت اب براي شستشوي پستان 40 درجه سانتي‌گراد توصيه مي‌شود، مخصوصا اگر شب قبل از دوشش هوا سرد باشد، بکار بردن اب گرم سبب از بين بردن چربي‌هاي روي پوست پستان مي‌گردد.

امادگي گاو براي شيردوشي:
برخي گاوهاي شيري به اساني و برخي با دشواري شير داخل پستاني خود را رها مي‌کنند و پيش از اغاز عمل شيردوشي، بايد گاو شيرده را براي اين کار اماده کرد. براي شيردوشي سريع و مطلوب، بايد گاو از طريق مختلف تحريک شود، طبيعي است که بهترين نوع تحريک از طريق لمس کردن پستان، ان گونه که گوساله انجام مي‌دهد، انجام خواهد گرفت.
ايجاد واکنش عصبي در گاو شيرده باعث مي‌شود که هورمون‌هاي مخصوصي در بدن حيوان ترشح شود که عضلات و سر پستان را تحريک کرده و اماده شيردهي مي‌کند. تحريک ممکن است از طريق بينايي (ديدن سالن و ابزارهاي شيردوشي) و بويايي انجام شود. تجربيات نشان داده است که حدود 45-30 ثانيه ماساژ پستان همراه شستشوي پستان، سرعت شيردوشي را بين 20-10 درصد افزايش مي‌دهد، به شرطي که بين تحريک و اتصال دستگاه به پستان بيش از يک دقيقه فاصله نيافتد. زمان لازم براي تحريک برخي گاوها ممکن است به مراتب بيش از اين زمان باشد، مدتي که صرف تحريک گاو مي‌شود، طبعا مدت شيردوشي را افزايش مي‌دهد، که به نظر مي‌رسد با افزايش سرعت جريان شير حيوان جبران گردد.
تجربياتي نيز به دست امده است که نشان مي‌دهد خود اتصال خوشه شيردوشي به پستان گاو، موجب تحريک ان مي‌شود. معمولا از زمان اتصال سر پستانک به پستان تا شروع جريان شير ممکن است بيش از 30 ثانيه طول بکشد. گاوي که به تحريک عادت کرده است، در صورت فراموش کردن ان مسلما شير کمتري از خود رها خواهد کرد. تحريک قبل از شيردوشي با خصوصيات نژادي گاو در سالن يا محل شيردوشي نيز ارتباط دارد. به هر حال در برخي گاوها ترشح هورمون اکسي توسين با کندي صورت مي‌گيرد و به همين جهت بايد با ارامش دوشيده شوند. هر چه زمان ترشح اين هورمون بيشتر شود، تخليه‌ي شير از پستان کامل‌تر صورت خواهد گرفت و شير کمتري در داخل پستان جا خواهد ماند.
بعد از شروع عمل شيردوشي حدود 60-30 ثانيه طول مي‌کشد که غدد شيري شروع به ترشح کنند. در اين مدت شير جمع شده در مخزن پستان جريان مي‌يابد که شامل 50-40 شير مي‌شود. وجود اين فاصله زماني در مورد گاوهاي پرشير مفيد است، زيرا که در يک دقيقه‌ي اول که به تدريج فشار داخل پستان کم مي‌شود، ترشح شير را اغاز مي‌کند. مخزن پستاني بزرگ مي‌تواند قبل از اين که اثر هورمون اکسي توسين کاسته شود، شير بيشتري را در خود جاي دهد. در مورد گاوهايي که کندتر شير مي‌دهند، مخزن پستاني بزرگ‌تر مزيتي محسوب مي‌شود.
وقتي که پستان تحريک مي‌شود، جريان عصبي از طريق نخاع به مغز مي‌رسد و جريان ايجاد شده از مغز باعث تحريک غده هيپوفيز شده و ان را وادار به ترشح اکسي توسين مي‌نمايد. جريان خون، اين هورمون را به سلول‌هاي مخاطي عضلاني که هر غده شيري را مي‌پوشاند، مي‌رساند. اين سلول‌هاي شبه عضلاني با انقباض خود شير را به مخزن پستان مي‌راند و عمل شيردوشي را اسان‌تر مي‌کند. حالت ترس، درد و يا هيجان باعث ترش اپي نفرين توسط غدد فوق کليوي مي‌شود که اين هورمون از اثر هورمون اکسي توسين جلوگيري مي‌نمايد و عمل شيردوشي را مشکل مي‌کند.
گاو شيرده چند بار در روز بايد دوشيده شود؟
تعداد دفعات شيردوشي در گاوهاي شيرده به طور سنتي دو بار در روز است. در اغلب گاوداري‌ها که اکثر شير گاو با روش دستي دوشيده مي‌شود، گاوها را يکبار صبح و يکبار غروب مي‌دوشند. طبيعي است که در اين گونه دامداري‌ها چندان توجهي به ميزان شير توليدي در رابطه با دفعات شيردوشي نمي‌‌شود، دامداران سنتي کشورمان دريافته‌اند که اين گونه شيردوشي در کنار بالاترين ميزان بهره‌وري کمترين گرفتاري را براي انان دارد.

تشخيص سن گاو
تشخيص سن گاو از روي دندان‌ها:
سن گاو را مي‌توان تا اندازه‌ي زيادي با ازمايش دندان‌ها تعيين نمود و نيز گاهي از روي شاخ سن گاو را تشخيص مي‌دهند. گاو در سن بلوغ داراي 32 دندان مي‌بادش و در فک پايين ان 8 دندان ثنايا وجود دارد که چون در قسمت جلو دهان واقع است، براي تشخيص سن از ان استفاده مي‌شود.
گاو در فک بالا دندان ثنايا ندارد و به جاي ان لثه که غضروفي است، قرار دارد. دندان‌هاي ثنايا را از وسط به طرفين قدامي – ميانه داخلي – ميانه خارجي و گوشه مي‌باشد. گوساله در موقع تولد ممکن است دندان‌هاي قدامي ان که شيري است، بيرون امده باشد و معمولا در اخر ماه اول تمامي 8 دندان ثنايا يا بيش که همگي شيري هستند، خارج مي‌شود که به تدريج در اثر سايدگي به ترتيب فرسوده مي‌شوند. بعد از 18 ماه تا 2سال دو دندان قدامي شيري افتاده و به جاي ان دندان‌هاي بلوغ که خيلي بزرگترند، بيرون مي‌ايذ و در 2 سالگي گاوداري دو دندان قدامي بزرگ که کامل گرديده‌اند، بود.
در 5/2 سالگي، دندان‌هاي ميانه داخلي شيري افتاده و به وسيله‌ي دندان‌هاي بلوغ جايگزين مي‌شود، بطوري که در سن 3 سالگي اين دندان‌ها نيز کاملا رشد نموده و در اين موقع گاو داراي 4 دندان ثناياي بزرگ مي‌باشد. پس از 5/3-3 سال به همين ترتيب دندان‌هاي ميانه خارجي بلوغ ظاهر و در سن 4 سالگي، گاو در ازاي 6 دندان ثناياي بلوغ خواهد بود. بعد از 4 سالگي گوشه‌ها به همين وضعيت رشد مي‌نمايد و در سن 5 سالگي تمام دندان‌هاي ثنايا که 8 عدد مي‌باشد، کامل شده‌اند. در سن 6 سالگي قسمت بالاي دندان‌هاي قدامي ساييده شده و مسطح شده‌اند و دندان‌هاي ميانه تا اندازه‌اي ساييده شده و در گوشه‌ها اثار ساييدگي ديده مي‌شود. در سن 7 سالگي در دندان‌هاي قدامي ساييدگي بيشتري مشاهده مي‌شود و اين وضعيت در 8 سالگي در ميانه داخلي و در 9 سالگي در ميانه خارجي و در 10 سالگي در گوشه‌ها به ظهور مي‌رسد.
علاوه بر تغييرات ساييدگي، در شکل دندان‌ها نيز اثاري ديده مي‌شود که بعد از 6 سالگي دندان‌هاي ثنايا به تدريج وضعيت قوي انها از بين مي‌رود و موقعي که دام به سن 12 سالگي مي‌رسد، تقريبا به ترتيب مستقيم مي‌شود و سطح انها مثلثي گرديده و در اثر فرسايش بين انها فاصله ايجاد مي‌شود، به طوري که بعد از 15 سال تبديل به زوايدي خواهند شد که از هم تا اندازه‌اي مجزا مي‌باشند که ابتدا از قدامي‌ها شروع و بالاخره به گوشه‌ها ختم مي‌شود.
به طور کلي ساييده شدن دندان بعد از 5 سالگي بستگي به نوع غذايي دارد که دام مصرف مي‌کند و اگر دام‌ها در اصطبل تغذيه شده و کيفيت غذايي انها خوب و زياد خشبي نباشد، ساييدگي کمتر و اگر در چرگاه که علوفه ان کوتاه باشد، تغذيه نمايد، سرعت فرسايش دندان‌ها بيشتر خواهد بود.

تعيين سن از روي شاخ‌ها:
چون امروز شاخ گوها را از بين مي‌برند، لذا از اهميت افتاده است، ولي در صورتي که شاخ موجود باشد، تا اندازه‌اي از ان استفاده مي‌شود. در گاو تعيين سن از روي شاخ‌ها فقط در گاوهاي ماده امکان‌پذير است. تعيين سن در گاوها از روي شاخ با توجه به حلقه‌هاي روشني که در شاخ‌ها به وجود مي‌ايد، صورت مي‌گيرد و چون اين حلقه‌هاي روشن در شاخ‌هاي گاو نر توليد نمي‌شود، بدين جهت تعيين سن گاو از روي شاخ امکان‌پذير نيست. حلقه‌هاي موجود در شاخ در دوره‌ي لاکتاسيون و حاملگي در اثر کمبود مواد غذايي و اختلالات متابوليکي صورت مي‌گيرد.
در نواحي که حيوانات (گاوها) در تابستان‌ها از چراگاه‌هاي طبيعي استفاده مي‌کنند، به علت خشک شدن مراتع در تابستان و نامتعادل بودن جيره غذايي در زمستان روي هم رفته ساليانه حيوان دو بار با کمبود مواد غذايي مواجه مي‌شود. روي اين اصل در اين چنين مناطقي ساليانه عوض يک نوار روشن دو نوار روشن در شاخ بوجود مي‌ايد و اين امر هم در تشخيص سن از روي شاخ باعث اشکال مي‌شود. در گاوهايي که هم در تابستان و هم در زمستان با غذاي متعادلي تغذيه مي‌شوند و مخصوصا در گاوهاي اصلاح شده تشخيص سن از روي شاخ اسان‌تر صورت مي‌گيرد. در گاوها بعد از هر زايش، يک حلقه‌ي روشن در شاخ بوجود مي‌ايد. بدين سبب براي تعيين سن گاو تعداد حلقه‌هاي موجود در شاخ تعيين و به اين تعداد به دوره‌ي قبل از زايش در نژادهاي زودرس 2 و در نژادهاي ديررس 3 اضافه مي‌شود. مثلا اگر در شاخ گاوي 3 حلقه وجود داشته باشد و از نژاد زودرس باشد، گاو 5 ساله (3+2) و اگر از نژاد ديررس باشد، 6 ساله يعني (3+3) است. سایر . . .

گفتگوی هم میهن...
ما را در سایت گفتگوی هم میهن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان fhammihan بازدید : 168 تاريخ : جمعه 17 ارديبهشت 1395 ساعت: 7:12