من میخوام به زنم خیانت کنم!

من میخوام به زنم خیانت کنم!سلام بعد از اون تاپیک انتقاد از آشپزی خانمم، یک چیزی تو دلم بود گفتم با شما در میون بگذارم.
راستش من حدود یک ماه پیش با ماشینم تو خیابون داشتم میرفتم از کنار جاده بعد یکدفعه یک خانم نسبتا زیبا ایستاده بود منتظر ماشین بود برای من دست بالا آورد منم یک لحظه استرس داشتم چون تا به حال خانم سوار نکرده بودم ترسیده بودم. به چند ثانیه نکشید که افکار پلید توی سرم مرور میشد.
تا اینکه ترمز گرفتم سوار شد!
-خانم سلام
-من سلام یه نیم نگاه تو آینه وسط و کمی استرس
-خانم من باید سریع به محل کارم برم وگرنه عمرن سوار ماشین شخصی نمیشدم.
-من خب همینجا نگه دارم؟
-خانم نه نه عجله دارم لطفا منو تا شرکت برسونید
- من متاهلید؟
-خانم بله چطور مگه؟
- من هیچی هیچی خانم یک سوال بود
بعد رسیدیم به محل میخواست پیاده شه، با خودم گفتم بی عرضه احمق عوضی این فرصتا به این راحتیا گیر نمیاد، نمیخوای یه خودی نشون بدی؟ از طرفی فکر کردم گفتم من اهل خیانت نیستم.
تا درو باز کرد میخواست پیاده شه گفتم خانم شمارت رو بده داشته باشم، اون هم مثل اینکه منتظر بود من بی‌عرضه عوضی همین حرف رو بزنم. گفت نه شما شماره بده من تک میزنم شمارم بیفته منم انگار حس پادشاهی داشتم اون لحظه گفتم بزن ...
تا اینکه همین هفته بود زنگ زد، بعد از گذشت یکماه که من اصلا دیگه اون قضیه یادم رفته بود و کلا از ذهنم پاک شده بود.
خانم- سلام خوبی؟
من- ممنون شما خوبید؟ ببخشید شما؟
خانم- نشناختی؟ من همون خانمی هستم که چند وقت پیشا به محل کار رسوندی.
-من بله بله تو این مدت کجا بودین؟
خانم- من ترس داشتم از اینکه شوهرم مبادا بفهمه و همه چی خراب بشه
بعد از چند دقیقه حرف زدن بهش گفتم خانم کی بیام دنبالتون بریم بیرون، تا اینکه قرار گذاشتیم هفته دیگه برم دنبالش.

بنظرتون جوابش رو ندم و دیگه بیخالش شم یا این فرصت طلائی رو از دست ندم؟

گفتگوی هم میهن...