اوج حس جدایی از معشوق در این شعر...تنم در کوره ی تب سوووزد امشب... روانم درد و رنج افروزد امشب...
فلک از روی تو در محفل من...
چرا شمعی نمی افروزد امشب...
مرا از تب؛ نباشد ناله ی درد...
نترسم از لب خشک و رخ زرد...
از آن نالم که "تب" در روز دیدار...
مرا زان ماه مهر افزا جدا کرد...
ور امشب می رسیدی بر سر من...
وگر می آرمیدی در بر من...
بجای دوزخ هجران و حسرت...
بهشتی می دمید از بستر من...
یکی از بهترین شعرهای تاریخ ادبیات... از رعدی آذرخشی...
اوج حس جدایی از معشوق در این شعر نهفته است
و صدای بنان هم که...
- - , .
گفتگوی هم میهن...
ما را در سایت گفتگوی هم میهن دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان fhammihan بازدید : 100 تاريخ : يکشنبه 18 بهمن 1394 ساعت: 5:27