اجازه بدهید یکی از خاطرات خودم را بازگو کنم؛ حدود 2 سال قبل، با یک تیم فوتبال داخل سالنی هر هفته بازی میکردم. یک شب بعد از بازی به هم تیمیهایم گفتم که من برای 2 هفته به ایران میروم و بنابراین در دو هفته آینده حضور نخواهم داشت.
بعد حس کنجکاوی وادارم کرد که از آنها بپرسم آیا میدانند ایران کجاست؟ انتظار داشتم که دست کم یکی دو نفر آنها بلافاصله بگویند: «میدل ایست» (خاور میانه). اما هیچ کدام آنها نمیدانستند که ایران، کجای این کره خاکی است؛ حتی یک نفرشان گفت: آفریقا!
بله، خیلی آمریکاییها نمیدانند ایران کجاست؛ اکثر آمریکاییها حتی کلمه ایران را به اشتباه «آیرن» تلفظ میکنند که در انگلیسی به معنی «آهن» (Iron) است؛ بعضیها اصلاً نمیدانند که ایران و عراق دو کشور متفاوت هستند! خیلی از آمریکاییها فکر میکنند که ایرانیها عرب هستند و به زبان عربی تکلم میکنند؛ این سطح آشنایی از ایران مختص مردم عادی نیست؛ میت رامنی، رقیب باراک اوباما در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال 2012، در مناظرههای انتخاباتی و همچنین در سخنرانی برای لابی صهیونیستها اعلام کرد که سوریه تنها راه دسترسی ایران به آبهای بینالمللی است!
خب با این اوصاف، چه انتظاری دارید از مردم آمریکا که در مورد انتخابات ایران، کشوری که نمیشناسند، نظری داشته باشند؟
چند هفته مانده به انتخابات، یکی از همکاران روسی الاصل من که سالهاست ساکن آمریکاست، از من پرسید «هوشنگ» کیه؟ با تعجب پرسیدم: «هوشنگ؟» گفت: «همین کسی که نامزد انتخابات ریاست جمهوری ایران است.» بعداً فهمیدم منظورش کسی است به نام «هوشنگ امیراحمدی» که ساکن آمریکاست و سودای ریاست جمهوری بر ایران را دارد!
یک بار به مربی مهد کودک فرزندم گفتم که برای رأی دادن در انتخابات ریاست جمهوری، باید به نیویورک برویم؛ پرسید: «یعنی این اخمدی نجاد(!) میره؟ مگه دیکتاتور نیست؟»
پرده آخر این ملودرام، مربوط میشود به رسانههای آمریکا. رسانههایی از جمله وال استریت ژورنال، نیویورک تایمز، و سی ان ان که از چند هفته مانده به انتخابات به سیاه نمایی وضعیت ایران مشغول بودند و دو چیز را در ذهن مخاطبان القا میکردند: اول اینکه رژیم ایران میخواهد با ایجاد ترس و وحشت مردم را مجبور به شرکت در انتخابات کند و دوم اینکه هر کسی رهبر ایران بخواهد رئیس جمهور میشود و رأی مردم چندان مهم نیست!
شب قبل و در روز انتخابات نیز گزارشگران سی ان ان به طور مستقیم از تهران به سیاهنمایی مشغول بودند. مثلاً گزارشگر سی ان ان ادعا کرد که مادری به ما مراجعه کرد و گفت فرزندش در زندان زیر شکنجه است ولی نیروهای امنیتی ایران ما را از مردم جدا کردند! پس از انتخابات و نتیجه غیر منتظره نیز اکثر همین شبکهها و رسانهها به این تحلیل رسیدند که انتخابات در ایران به هیچ عنوان آزاد نبوده و نیست و فرقی ندارد که چه کسی انتخاب شود.
نوشته فوق مشاهدات و دریافتهای شخصی من بوده و ممکن است با مشاهدات و روایات دیگر افراد، متفاوت باشد. بدیهی است اگر پژوهشگری با امکانات پژوهشی بیشتر و از زاویه دید بازتری به بررسی و تحلیل دیدگاههای مردم آمریکا در مورد انتخابات ریاست جمهوری ایران بپردازد، نتایج دقیقتری را به دست خواهد آورد.
ذکر این نکته را لازم میدانم که انتخابات ریاست جمهوری ایران، خوشبختانه برای مردم ایران آنقدر معتبر و باارزش است که بیش از 72 درصد آنها را به پای صندوقهای رأی میآورد، و این دستاور فوق العادهای است؛ جدای از اینکه مردم دیگر نقاط جهان در مورد انتخابات ما چه فکر میکنند.
تصور آمریکایی ها درباره ایران
گفتگوی هم میهن...
ما را در سایت گفتگوی هم میهن دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان fhammihan بازدید : 196 تاريخ : دوشنبه 23 بهمن 1396 ساعت: 22:36