رنگ کردن کلمات عربی جهت گم کردن و خودی نشان دادن !

ساخت وبلاگ
رنگ کردن کلمات عربی جهت گم کردن و خودی نشان دادن !

بعضا تبدیل کلمات عربی به شکل جدید برای کش رفتن و رنگ زدن جهت گم کردن و خودی نشان دادن ! بوده است.

مثلا : کلمه «ملعقه» عربی به شکل "ملاغه" درآمده است و یا از ریشه «طلع» (طلائع الجیش: پیش قراول قشون) عربی به صورت "طلایه/طلایه دار" درآمده است تا خودی نشان داده شود، هر چند که این بار هم با لفظ بعدی قرضی عربی (طلا) نزدیکی نشان داده و هم شکل درآمده !

«تماشی» (باهم راه رفتن، از مصدر : مشی) چنان راحت و خوشگل "تماشا" (نظاره) شده است(معین) که خودش هم خبر ندارد و واقعاً "تماشایی" است !

کذا : «جبون» (جبان، ترسو) - "زبون"،
«نعش» - "لش/لاش/لاشه،
ملحفه/ملفه - ملافه،
مرحم - مرهم/ملهم،
جزاف - گزاف/ گزافه،
جناح - گناه،
لجام - لگام،
زرَد - زره، توضیحاً : زَرَد : دِرع، خفتان. از همان، زَرّاد: بافنده خفتان، زره باف. کلمه معمول "زراد خانه" فارسی نیز از ترکیب همین "زراد" با کلمه فارسی "خانه" حاصل شده است که طبعا در اصل به معنی کارگاه زره بافی بوده و امروزه در معنای کارخانه تولید سلاح به کار میرود.

جان (از فعل : جَنِّ : مخفی شد - جنّ : موجود نهان، و به تعبیری، جنین : جانداری نهان در رحم مادر)

کلمه «تشنه» هم اگر از آتش/آتشناک - تشناک/تشنه، نباشد که بودنش نه تنها محتمل بلکه قریب به یقین می نماید. ممکن است محرف عطش/عطشنه/تشنه باسد؟

مَرَجَ : حیوان را چرانید، به چرا یله کرد / مَرَغَ : حیوان چرید. از همان : مَرَج (چمن/ چراگاه). این کلمه ریشه دار عربی را ما در اوستا یافته ایم ! و فارسی رسمی اعلام داشته و کلمه کتابی: مَرَغ : ( چمن، نوعی گیاه یک ساله. به ترکی قولون اوتی: علف کره) را در ترکیب مَرغزار ، نه از عربی بلکه خودی گفته و حتی عرب را قرض گیر خود دانسته ایم (معین). تازه اینـکه سهل است برخی لفظ مسلم عربی «دین» را با آن همه شاخ و بن در عربی مأخوذ از زبان مجهول الهویه اوستای خود خوانده گفته اند !

هویت و ریشه کلمه "لشکر" چندان معلوم نیست. آیا : لش + گر = لشگر/لشکر شده (در مفهوم کشنده و لش پراکن) و یا از لاگر лагерь روسی(اردوگاه، محل تجمع) ...

گفتگوی هم میهن...
ما را در سایت گفتگوی هم میهن دنبال می کنید

برچسب : کلمات, نویسنده : محمد رضا جوادیان fhammihan بازدید : 121 تاريخ : يکشنبه 2 مهر 1396 ساعت: 5:51