عبارت "زبانهای ایرانی" از نظر به ظاهر اهل فن !! (۱)

ساخت وبلاگ
عبارت "زبانهای ایرانی" از نظر به ظاهر اهل فن !! (۱)
عبارت غریب "زبان های ایرانی" که برخی به اصطلاح زبانشناسان زباندار ! (پاسدار زبان) در کارگه وهم و عصبیت آن را به یک عبارت پوچ و بی معنی تبدیل کرده اند.

حال تعریف زبان های ایرانی را از یکی از همین اهل فن ! بشنوید : "اصطلاحا بر زبان واحد و بر ریشه اصلی تمام لهجات مختلفی اطلاق می شود که در ایران از آغاز مهاجرت آریاییان (؟!) تاکنون معمول بوده است...این زبان شعبه ای است از زبان هند و ایرانی که آن هم به نوبه خود یکی از زبان های هند و اروپایی..."(ذبیح الله صفا).

و داستان همچنان که بیشتر دیدیم که با تکرار طوطی وار ریشه آریایی زبان !. و زبان مشترک هند و اروپایی و ... که افسانه ای بیش نیست، شروع میگردد تا ناف ما را با رؤیای کودکانه در بستر عصبیت، به ناف چشم آبی های اروپا بندند و سرمان را به عرش اعلای افتخار سایند ! که شاید خواب خوشی باشد، اما از واقعیت دور است.

جالب است که بدین تصورات بی پایه شاخ و برگی نیز از وهم و خیال بسته اند. مثلا به سیاهه ای از "زبان های ایرانی باستان" توجه فرمایید: ۱- اوستایی ۲- مادی ۳- سکایی ۴- فارسی باستان. (محسن ابوالقاسمی، زبان فارسی و سرگذشت آن ص۱۰).

آقایان زبان شناس ! بدون اتکا به هیچ دلیل خاص، چند زبان باستانی را که معلوم نیست در ادوار تاریک قرون ماضیه در کجایی عالم رواج داشته اند و از هویت هیچ کدام از آنها اطلاع کافی در دست نیست، تا چه رسد به مقایسه و مطالعه تطبیقی آن و ... در کنار هم چیده اند تا کاخ امل خود را بر پایه ای از وهم و خیال برپا کنند !. مثلا این زبان به اصطلاح اوستایی حتی در زمان خود در بیست و اند قرن قبل ! نیز قابل فهم نبود و برای حل معمای زبانی آن شرح و تفسیر و زند و پازند می نوشته اند و آنچه به عنوان زبان اوستایی نامیده شده " مجموعه ای از زبان ها و لهجه هاست که به هم دیگر ارتباط ندارند و یکنواخت و یکدست نمی باشد و برای نخستین بار بعد از میلاد، در قرن های بعد از میلاد به صورت تحریف شده و تغییر یافته به رشته تحریر درآمدند و هم در آن زمان زبان اوستا زبانی مرده به شمار میرفت و فقط در مراسم مذهبی استعمال میشد...

قدیمی ترین نسخه موجود مربوط به قرن سیزدهم و چهاردم میلادی است. (ارانسکی، مقدمه فی اللغه ایرانی.ص۸). تازه این تدوین قرن ۱۴ میلادی هم حرف و حکایه است تاریخ واقعی تدوین اوستا را باید قرن ۱۸ میلادی گرفت که " انکتیل دوپرن" فرانسوی اوستا را به تقریر موبدان هند به تحریر "درآورد" !! . (سوکولوف، زبان اوستایی. ص۸). و البته تاکنون معلوم نگردیده این زبان منتسب به اوستا در کجای عالم رواج داشته است و متعلق به کدام قوم بوده، به احتمال زیاد یک زبان انتزاعی محض برای متون و نرایم دینی بوده و شاید هم، محصول مشترک هند و فرانسه ! زبان مصنوع موبدان و آغشته به لهجه های گجراتی و ... باشد. در هر حال انتساب زبان بی هویت اوستا به فارسی قابل توجیه نیست. مقایسه برخی از کلمات آن با مشتقات فارسی، در حد مقایسه ماست و سیاهی و استنباط از یک گوهر بودن آن است ! محمد مقدم برخی از مقایسات را انجام داده است (ریشه فعل های ایرانی در اوستا و فارسی) . اگر تشابهات آن است که ایشان آورده است، گمان میکنم افعال امروزه فارسی به هر زبان مرده دیگر بیش از اوستا شباهت دارد.

جالب است که با وجود شباهت بنیادی فارسی روسی / فارسی ترکی، تا حالا کسی در طلب این سرچشمه گام برنداشته و علمای ما به جای این افق روشن به دنبال کورسوهای واهی گمراه کننده گشته اند!

از زبان سکاها (اسکیت ها) هم که گویا در قرن های هفت و هشت قبل از میلاد تا قرن های چهارم و پنجم بعد آن ، در کرانه های شمالی دریایی سیاه زندگی می کرده اند، فقط چند کلمه در منابع یونانی و بیشتر اسامی خاص ( و لابد به صورت تحریف شده تا به رنگ زبان ناقل، یونانی، درآید) در دست است. اطلاعات از زبان مادی حتی از سکاها کمتر است(ابولقاسمی) اما ابولقاسمی که لابد به دلایل فوق، معلوماتش از زبان سکا کمتر از اطلاعاتشان در مورد یأجوج و مأجوج است ! زبان سکاها را به یقین «ایرانی» (؟!) یافته و اعلام میدارد که سکاها در هزاره پیش از میلاد از کناره های دریایی سیاه تا مرز چین را در تصرف داشته اند. و طبعا نتیجه گیری نهفته در لفاف این کلام محققانه ! آن که تنها یک شاخه از اجدادمان از دریای سیاه تا مرز چین را زیر نگین خود داشته اند و این محدوده بخشی از قلمرو نیاکان ما و ارث پدری ماست که به دلایل تاریخی از دستمان خارج شده ! ... تعجب نکنید. تازه اینـکه تاریخ و حکایه است برخی از دانایان قوم به مساحی دقیق و محاسبه میلیمتری خود دریافته اند که " حوزه فرهنگی" ما از کجا تا کجاست؟ از درون چین می آید، کشمیر و فلات پامیر را در بر میگیرد به آسیای مرکزی کنونی می رسد کشورهای این حوزه ... از اقیانوس هند و دریایی عمان و خلیج فارس و نواحی ساحلی آن در هر دو سو ، خود را می رساند به قفقاز تا دریایی سیاه و مدیترانه" ! (فصل نامه گفتگو شماره ۳ فرودین۱۳۷۳)

  • از نظر زبانشناسی محص باید عرض کنم بر فرض صحت کامل چنین ادعایی ، باز علی القاعده منظور نباید این باشد که این قوم گسترده از ساحل دریایی سیاه تا مرز چین، و ... زبان مشترک داشته اند ! و گمان نمیکنم نویسنده ای قصد چنین شوخی با خوانندگانش را داشته باشد. زیرا به سواد زیادی نیاز ندارد تا آدمی دریابد که سخنانی از این قبیل چه قدر کودکانه است. در ازمنه قدیم به علت فقر و حتی فقد وسایل ارتباطی کافی از جمله سواد و وسیله مکاتبه و کاغذ و راه، به خصوص راهای امن، زندگی انسانها به صورت طوایف مجزا از هم و اغلب در نزاع و نقار مزمن بین هم بوده و از این جهت اصولا هیچ زبانی نمیتوانسته چنین گستردگی داشته باشد و نداشته و اگر زبان شناسی آن را بگوید به یا باید به ریش مردم خندیده باشد یا به ریش خود چنان که زبان امروزه ایران در مرزهای خود رنگارنگ و متنوع است و در مورد تاریخ نیز حتی کتیبه های هخامنشی چند زبانه است .

با وجود آنکه محدویت « در حد فقدان» منابع در مورد آنچه به اصطلاح «فارسی باستان» نامیده میشود و مشکل رسم الخط و مشخص نبودن آواها و ..ـ ابولقاسمی حتی « دستگاه صوتی» تک تک انواع و اقسام فارسی قدیم خود فرموده را مثل کف دستش میشناسد و در زمینه آواشناسی : فارسی میانه زرتشتی/ فارسی میانه ترفانی" فارسی باستان/ ...(؟!) داده سخن میراند بدون منبع! گفتگوی هم میهن...
ما را در سایت گفتگوی هم میهن دنبال می کنید

برچسب : عبارت,زبانهای,ایرانی, نویسنده : محمد رضا جوادیان fhammihan بازدید : 203 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1396 ساعت: 10:37