علاقه ی خسرو انوشیروان به مطالعه ی فلسفه و ادیان در متون مورخان مسیحی

ساخت وبلاگ
چنان که از اعمال او می توان دریافت [ خسرو ] مردی محتاط ، خردمند ، کوشا و غیرتمند بود و در سراسر دوران زندگی خویش به آموختن فلسفه پرداخت . چنان که گفته اند ، او دوست دارد گردآوردن کتاب ها درباره ی ادیان مختلف بود . وی آن کتاب ها را می خواند و درباره ی همه ی آنها می اندیشید تا مطالب آن کتاب ها را بداند و از میان آنها حقایق و مطالب خرد پذیر را بشناسد و مطالب بیهوده و دور از خرد را به یک سو افکند .

مقایسه شود با بخش 12 کارنامه ی انوشیروان به نقل از ابن مسکویه در تجارب الامم :

[ بخش 12 / آنگاه ، بر شیوه ها و روش های پیشین روی بیاوردیم ] :

از آن پس که توده و ویژگان را با راست آوردن کار دو ستونِ کشور ، باج گزاران و سپاهیان ، راست آوردیم و بیاسودیم ، – و این میوه ؛ راستی و داد بود که خداوند بزرگ کار آفرینش را بر آن نهاده – و خدای را بر این نواخت سپاس گفتیم که توانستیم بخشش های او را چنان که سزد پاس بداریم ، آنگاه ، به شیوه ها و آیین های پیشین روی بیاوردیم و بدان چه برای ما و سپاه و مردمِ ما سودمندتر بود بیاغازیدیم . در شیوه های نیاکان ، از گشتاسپ تا شهریاری کوات ، نزدیک ترین پدر خویش ، نیک نگریستم و آن چه درست بود برگرفتیم و آن چه نادرست ، از آن روی بگردانیدیم و در این کار ، مهر پدران ، هرگز ما را به پذیرفتن شیوه های ناسودمند برنینگیخته است که مهر یزدان و سپاس و فرمانبرداری او را برتر داشته ایم . چون از نگریستن در شیوه های نیاکان بیاسودیم و به پدران بیاغازیدیم که سزاوارتر بودند ، و هیچ راستی را فرو نهشتیم و همواره به کار بستیم ، چه ، راستی را نزدیکترین خویشاوند یافتیم ، از آن پس ، به شیوه های روم و هند پرداختیم . آیین های آنان را با سنجۀ خرد بسنجیدیم و ستوده های آن را برگزیدیم و از میان آنها بدان چه زیور شهریاری مان بود چنگ زدیم و آن را خوی و شیوۀ خویش کردیم و هرگز بدان چه خواهش های درون به سوی آن می کشید نگرویدیم و رومیان و هندیان را نیز از آن بیاگاهانیدیم و از شیوه هاشان آن چه را خوش نداشتیم به آنان نوشتیم و از آن بازشان داشتیم . جز این که ما کسی را به چیزی جز شیوه و آیین اش وادار نساخته ایم و آنچه را که خود داریم نیز از آنان دریغ نورزیده ایم . با این همه ، از آموختنِ آنچه آنان داشتند نیز ننگ نداشتیم . چه ، سر فرود آوردن در برابرِ راستی و دانش و پیروی کردن از آن ، بزرگترین زیورِ شهریاران است . چنان که ننگ داشتن از آموختن و سر باز زدن از جست و جوی دانش ، بزرگترین آسیب را بر آنان زند . آن که نیاموزد دانا نشود .

آنگاه که دانش کارسازی و کشورداری رومیان و هندوان را همگی بشناختم ، شیوه های نیکِ نیاکان را و آنچه را که خود پدید آوردم و خویشتن را بر آن داشتم ، و آنچه از شاهانِ بیگانه گرفتم ، همه را به یکدیگر پیوند زدم ، و بر آنچه مایۀ پیروزی و نیکی بود استوار ماندم . مردمان دیگر را فروهشتم ، چه رای و خردی در نزد ایشان ندیدم ، که کاری جز سرکشی و رشک بردن و زفتی و شیوه های ناپسند و نادانی و زینهار خواری و ناسپاسی نشناسند . و اینها نه آن چیزها است که کار کشوری بدان راست ، یا نواختی بدان درست آید .

گفتگوی هم میهن...
ما را در سایت گفتگوی هم میهن دنبال می کنید

برچسب : علاقه,خسرو,انوشیروان,مطالعه,فلسفه,ادیان,متون,مورخان,مسیحی, نویسنده : محمد رضا جوادیان fhammihan بازدید : 126 تاريخ : سه شنبه 24 مرداد 1396 ساعت: 15:58